تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
کارلوس کروش: خودم صادقیان را به جهنم میاندازم!/من از دنیایی نیامدهام که کاپیتانم بازیکن انتخاب کند
ورزش > فوتبال ملی - کارلوس کروش سرمربی تیم ملی در گفت و گویی دو ساعته با خبرورزشی از آینده پیش روی فوتبال ایران سخن گفت.
علی جوادی - سعید اکبری: پيرمرد و نوه و قاطرش؛ اين داستاني است كه كارلوس كروش همان اول قصه برايمان تعريف ميكند كه بگويد در اين مملكت و هر جاي ديگر جهان، هر كاري كنيد، مردماني هستند كه انتقاد كنند. او با اين داستان، از كنار بعضي انتقادها ميگذرد اما ميگويد مقابل حرفهاي دروغ، سكوت نميكند. كروش در اين روزهاي حساس و منتهي به جام ملتها، ترجيح ميدهد تمام فكر و ذكرش را روي تيمملي بگذارد نه حرفهاي ديگران. او ترجيح ميدهد با نوه و قاطرش، راهي را برود كه خودش دوست دارد نه راهي كه ديگران برايش انتخاب كردهاند. او ميگويد وقتي به انجام كاري ايمان داشته باشد، همان را انجام ميدهد. گفتوگوي دو ساعته خبرورزشي با كارلوس كروش پيش از اعزام تيمملي به پرتغال، حاوي نكاتي از اين دست بود. با او بحثهايي را باز كرديم كه تا به حال دربارهاش حرف نزده بود؛ شايعات درباره دخالت نكونام در دعوت يا خط خوردن بازيكنان، واكنش عجيب صادقيان پس از خط خوردن از تيمملي و....
*آقاي كروش، شما از فضاي فوتبال ايران باخبر هستيد. اين روزها به نظر ميرسد بعضي انتقادها بيارتباط به وضعيت شما بعد از جام ملتها نباشد. به طور حتم شما بيشتر از ما در جريان هستيد كه عدهاي دوست دارند پس از جام ملتها، جاي شما را روي نيمكت ايران بگيرند.
طبيعي است. نه تنها اينجا بلكه در سراسر دنيا همينطور است. در طبيعت انسان هميشه مقداري حسادت و بخل وجود دارد. وظيفه ما نيست كه فكر كنيم آنها به چه چيزي فكر ميكنند. طبق روال هميشه، وظيفه ما اين است كه بهترين تلاش را بكنيم. به كاري كه ايمان داريم، ادامه دهيم. به ياد داستان آن پيرمرد و نوه و قاطرش افتادم. داشتند در سفري با هم ميرفتند، به روستاي اول كه رسيدند دو نفر سوار قاطر بودند. مردم آنجا گفتند عجب بيانصافهايي هستيد. با قاطر بيچاره چهكار ميكنيد. در روستاي دوم خودش سوار شد و دوباره آدمها گفتند عجب بيقلب است. خودش سوار است و بيچاره نوهاش پياده. در روستاي سوم برعكس شد. نوه را سوار كرد و روستاييها گفتند عجب دنيايي شده است. خودش پياده است، بچه سوار. اين يعني چه. به جايي رسيد كه در روستاي چهارم خودشان اين قاطر را حمل ميكردند. فوتبال يعني اين. در فوتبال روند زندگي همين شكلي است. در زندگي و فوتبال من ياد گرفتهام هميشه كاري را كه به آن ايمان دارم، انجام دهم. در اين حالت ديگر مهم نيست، روستائيان چه عكسالعملي نشان ميدهند و چه حرفهايي ميزنند. مهمترين مسئلهاي كه مطمئنم صدق ميكند، وقتي بعضي انتقادها از بعضي منابع شكل ميگيرد، ايمان دارم كه كار درست را انجام ميدهم. خيلي ساده و شفاف...
*ما در پروسه تمديد قرارداد با شما دو روز فيفا را از دست داديم. اين چقدر شما را نگران ميكند؟
هر دقيقه از تمرين را كه از دست ميدهيم، زماني است كه نميتوانيم برگردانيم. وقتي آب رودخانه از زير پل رد ميشود، رد شده و ديگر بازنميگردد. البته هوشمندانه نيست كه برعكس جريان آب شنا كنيم. اين را ياد گرفتهام كه هميشه بايد با خودمان صادق باشيم. وقتي به خودمان دروع ميگوييم ديگر توان پيدا كردن راهكار درست را نداريم. وقتي داشتم از دبي به ايران ميآمدم تا قرارداد امضا كنم، به همين مسئله فكر ميكردم. با خودم فكر ميكردم كه با از دست دادن هر زمان، داريم يك امتياز به رقباي خودمان ميدهيم ولي بار ديگر تكرار ميكنم در زندگي ميتوان هر مطلبي را از بعد تاريك و منفي يا روشن نگاه كرد. تصميم شخص من اين است كه چنين مطلبي را از منظر روشن نگاه كنم. يك چالش براي همه ما ايجاد ميشود. زمان را از دست دادهايم ولي به آن به عنوان يك چالش مثبت نگاه ميكنيم. بايد از نوآوري، خلاقيت و منابعمان به نحو احسن استفاده كنيم. سؤال اصلي اين است كه حالا چطور ميتوانيم قويتر شويم؟ براي همين در لحظهاي كه با كفاشيان حرف ميزدم، اولين تصميم ما اين بود كه اردوي پرتغال را نجات دهيم. دقيقاً مثل بازي ميماند. گلي زدهايم داور آن را نگرفته است... بايد در چند دقيقه باقيمانده زمان را به دست بياوريم. بايد تمام فكرمان و قواي كنونيمان را در زمان حال نگه داريم و چشمانمان را به آينده بدوزيم. اين دقيقاً شرح وظيفه و شرح عمليات اصلي من براي مرحله دوم حضورم در ايران است. حضور من در ايران به اين معناست كه وظيفه سنگيني روي دوشم قرار دارد. واقعيت اين است كه دين بزرگي به هواداران دارم. مديون تمام آنها هستم. شكي ندارم دين بزرگي به رسانهها، همتيميهايم، كادرم و بازيكنانم دارم. همينطور به فدراسيون و آقاي كفاشيان؛ به خاطر اعتماد دوبارهاي كه به من كردند. براي ماندنم در تيمملي ايران جنگيدند. اگر در دوره اولم در ايران وظيفه سنگيني روي دوشم بود، اين بار بيشتر شده است. دين بيشتري به خاطر وظيفهاي كه دارم، حس ميکنم. وقتي ميگويم بايد آستينمان را بالا بزنيم و كار كنيم، يعني پايههاي لازم براي موفقيت آينده را بسازيم. علت حضورم در ايران اين بود كه بتوانم ميراثي از خودم به جاي بگذارم، درست مثل حضورم در آفريقاي جنوبي. من براي رسيدن به اين مهم ميجنگم ولي علت حضورم اين است بتوانم با كمال صداقت، سعي كنم به هدفي كه دارم، برسم. اگر بخواهيم به اين مهم دست پيدا كنيم، بايد يك فدراسيون متعهد، برنامههاي محكم و حمايت لازم را داشته باشيم. ديگر نميتوانيم با بازي تظاهرآميز كارمان را ادامه بدهيم. چون تيمملي ايران نياز به حمايت مالي دارد. فوتبال ايران نياز به حمايت دارد. اگر برنامه صحيح و مناسب نداشته باشيم و سرمايهگذاري مناسب نداشته باشيم، هيچ آيندهاي نخواهيم داشت. اين شرح وظيفه خود من بود.
*منبع اين بازي تظاهرآميز كجاست؟
ما بايد با واقعيتها روبهرو شويم. مثالي براي شما ميزنم. بعضي وقتها در رسانهها يك موج شايعه راجع به سطح و پروفايل بازيهاي دوستانه ما به وجود ميآيد. من شاهد بودم كه ميگويند چرا ما جلوي برزيل، آرژانتين، ساحلعاجل، ايتاليا و... بازي نميكنيم؟ اين دقيقاً يك بازي تظاهرآميز ذهني است. رسانهها و مطبوعات جدي نبايد اجازه دهند بعضي افراد اين شوخيهاي توهمآميز و تظاهرآميز را انجام دهند. در حال حاضر منابع محدودي در اختيار ماست. منابع كافي براي بازي با تيمهاي بزرگ را نداريم. قطر براي بازي با ايتاليا يك ميليون دلار هزينه ميكند، ما اين پول را نداريم. يك بار براي هميشه بياييم اين بازي تظاهرآميز را تمام كنيم. اگر ميخواهيم آينده را بسازيم، نياز به بازيكنان باكيفيت داريم. احتياج به برگزاري اردوهاي آمادهسازي براي زير 19 سال، 17 سال و... داريم. آنها هم بايد بازي انجام دهند. آنها هم بايد درباره فوتبال بينالمللي ياد بگيرند ولي اگر بازي نكنند، اگر در فضاي رقابتي قرار نگيرند، تجربه را از كجا بياورند؟ مثالي براي شما بزنم. بار اول كه سرمربي تيمملي پرتغال بودم مقابل تيم ايتاليا كه فينال 94 را مقابل برزيل بازي كرد، با 9 بازيكن زير 21 سال حاضر شديم. فيگو، ويتور بايا، ژاپينتو، كاستا، پاسوزا و... اينها همه بين 40 تا 60 بازي ملي داشتند. بازيكناني كه 19 ساله بودند در آن زمان، 60 بازي بينالمللي داشتند. اگر ميخواهيد راجع به بازسازي تيمملي حرف بزنيد، يك بار ديگر بررسي كنيم. دروازهبان ما در جامجهاني اصلاً بازي نداشت. شريفي، سردار آزمون و تمام بازيكنان جوان مثل وريا غفوري، اميري، عبدا...زاده، سروش رفيعي و... همه بازيكناني هستند كه تجربه بازي بينالمللي ندارند. نميتوانيم فراموش كنيم وقتي من وارد ايران شدم، مهدي رحمتي تقريباً 80 بازي ملي داشت اما حقيقي، گردان، فروزان و... صفر بازي ملي! تمام دروازهبانهاي ديگر ما تقريباً بازي ملي نداشتند. احتياج به چه داريم؟ نياز به يك برنامه كه بازيكنان برترمان را در يك مسير و روند قرار دهيم.
*چطور؟
تمرينات خوب برگزار كنيم. آنها را در يك فضاي رقابتي خوب قرار دهيم. مسابقات خوبي برگزار كنيم چون اگر اين مهمها اتفاق نيفتد، امكان ساختن آينده وجود ندارد. مثال ديگر درباره كيفيت زمينهاي فوتبال ايران است. نياز به زمينهاي بهتري داريم.
*منتقدان شما البته حرفهاي ديگري هم ميزنند. آنها ميگويند کروش اگر 100 سال هم در ايران باشد، كاري را كه در پرتغال براي نسلسازي انجام داد، در ايران انجام نميدهد.
اين صحبت انتقاد نيست. مطلب درستي را ميگويند ولي از آنها ميخواهم بگويند دليل اين داستان چيست؟ چون آنها بايد اين شجاعت را داشته باشند كه بگويند چرا كروش نتوانست در 3، 4 سال كاري را كه در پرتغال انجام داد، در ايران انجام دهد؟ آنها شجاعت گفتن اين حرفها را ندارند و به من حمله ميكنند.
*البته آنها ترجيح ميدهند به حاميان شما حمله كنند. مثلاً به روزنامهنگارها بگويند اجنبيپرست و به فردوسيپور بگويند كروشيپور!
البته باز هم به اصول خودم بازميگردم. اگر يك صدا وجود داشته باشد، خوب نيست. كسي سلطه كامل و يكصداگرايي را دوست ندارد. نبايد تنها يك نفر حرف بزند. من اتفاقاً از انتقادها هميشه خوشحال ميشوم. بعضي وقتها ميتوانيم با يك حس و حال شوخطبعانه اين حرف را مطرح كنيم. باز هم ايرادي ندارد. تنها مشكل اين است بعضي وقتها با عدم احترام مطرح ميشود. اكثر مواقع با اين مسئله روبهرو هستيم كه جبهه خاصي پشت انتقادها وجود دارد. دقيقاً اين همان زماني است كه من بيشتر ميخندم و دوباره بيشتر ميخندم. ولي باز هم برميگردم به يك مسئله پايهاي. اين دقيقاً نقطهاي است كه منتقدان بايد دربارهاش حرف بزنند ولي اصلاً مطرح نميكنند. توسعه فوتبال و يا كلاً پيشرفت در زندگي، نياز به يك قدم جادويي ندارد. بعضي افراد ترجيح ميدهند زير درخت نارگيل بنشينند و كل زندگيشان منتظر يك معجزه باشند. براي همين است كه اكثر مواقع نارگيل به سرشان ميخورد! از بعد پروژه بينالمللي فوتبال، يك سبد از هر مسئولي نميتواند فقط سيب داشته باشد. بالاخره بايد انواع ميوهها در اين سبد باشد. اگر به معناي واقعي ميخواهيم شاهد توسعه فوتبال ايران باشيم، نميتوانيم به فكر تيمملي بزرگسالان باشيم. مثال احمقانهاي بزنم كه مردم قشنگ درك كنند. آيا شما اگر بخواهيد شاهد توسعه فوتبال باشيد، ميتوانيد تنها تمركزتان را روي داورها بگذاريد؟ وقتي توسعه تيمهاي بزرگ را ميبينيم، نه تنها فكرشان روي تيم بزرگسالشان است بلكه روي فوتبال پايه، ليگشان، طراحي رقابتهاي ليگ و... هم فكر ميكنند. آنها قشنگ فكر ميكنند مسابقات فوتبال پايه را چطور منظم و دقيق برگزار كنند. به فكر تحصيلات و آموزش مربيان هم هستند. فكر امكانات فوتبالي هستند، امكانات تمريني، تجهيزات ورزشي، تجهيزات پزشكي، تشخيصهاي پزشكي مناسب، آموزشهاي پزشكي-ورزشي و.... همانطور كه متوجه شديد اگر بخواهيم شاهد رشد و توسعه فوتبال ايران باشيم، بايد يك برنامه مادر و يك برنامه اصلي داشته باشيم تا بتوانيم رو به جلو حركت كنيم.
*در اين شرايط هميشه اختلاف نظرهايي پيش ميآيد. آدمهاي اين فوتبال بر سر يك مسئله ساده هم نميتوانند به جمعبندي برسند.
مطمئناً سوءتفاهم به وجود ميآيد. عدم توافق شكل ميگيرد ولي مهمترين مسئله اين است كه فوتبال ايران را با هم حركت دهيم. بعضي افراد هستند كه يك جبهه فكري خاص و مشخص دارند. آنها نميخواهند كه شاهد اين پيشرفت باشند. براي فقر دانش ميجنگند. آنها براي انزوا ميجنگند. يك ضربالمثل پرتغالي هست كه ميگويد در دسته كورها، يك چشم، پادشاه است. اين بازي خيلي هوشمندانه را كه به نفع خودشان است، انجام ميدهند چون نميخواهند تغيير ايجاد شود. به نظر آنها اگر فوتبال پيشرفت كند، جايگاهشان را از دست ميدهند. اگر فكر ميكنيد فقط در ايران اين اتفاق ميافتد، اشتباه ميكنيد. در سرتاسر جهان تفاوتي نيست. به خاطر اينكه همه ما آدميزاد هستيم.
*شما گفتيد جبهه فكري خاصي وجود دارد. احساس ميشود اين جبهه فكري، حملاتشان را به كروش آغاز كردهاند. به نظر ميرسد هدف آنها اين است كه او پس از جام ملتها تيمملي را ترك كند و جاي او را بگيرند. آيا شما اين موضوع را احساس كردهايد؟
در درجه اول بايد بگويم خيلي خوشحالم! آنها هنوز زنده هستند. خيلي خوشحالم كه زندهاند! (خنده) ثانياً يادمان نرود چون هنوز زنده هستند، تغيير نكردهاند و كار سابقشان را انجام ميدهند. بار ديگر تكرار ميكنم اين مسئلهاي نيست كه زياد به آن فكر نميكنم. داستان پيرمرد و نوه و قاطر را يادتان نرود. هيچوقت اين مشكل حل نميشود. زندگي به همين شكل است. تنها راه حل اين است كه بخواهي آنها را زنده زنده و خام بخوري. آنها را از بين ببري ولي ذائقه من فرق دارد، جوجهكباب را ترجيح ميدهم. آنها را زنده زنده بخوري دل درد ميگيري! من طرز تفكرم اين است، هر دقيقه كه دربارهشان حرف بزنيم يا فكر كنيم يا مطلبي بشنويم، به اين معناست كه برايشان اهميت قائل شدهايم و مهمشان ميكنيم. نميخواهم بگويم كه نبايد اصلاً شنونده باشيم. اتفاقاً بايد شنونده نظرات خوب باشيم چون اكثر اوقات من درس بيشتري از منتقدان ميگيرم. وقتي در گروه خودمان هستيم مطالب را تنها از درون نگاه ميكنيم ولي اگر صحبت منتقدان را هم بشنويم، مطمئناً نظرات آنها به ما كمك خواهد كرد. يكسري مسائل را در همين حين ياد ميگيريم. هيچگاه سوءتفاهم و برداشت اشتباه از صحبتهاي من نشود. در زندگي هميشه از حرفهاي افرادي كه خارج گود هستند، چيزهاي زيادي ياد گرفتهام. خيلي كمك كردهاند كه مرتكب اشتباههاي خودم نشوم ولي توجه به آن سري از صحبتها و منتقدان به اين معناست كه استقلال فكري خودمان را داريم. انتقادها هيچوقت باعث آزار و اذيت من نميشود. تنها زماني كه صحت نداشته باشد، ما را ناراحت ميكند. وقتي حرفهايشان درست است و اگر اشتباهي كرده باشم، خودم منتقد خودم هستم. از دست خودم ناراحت ميشوم. بار ديگر تكرار ميكنم اينقدر مسائل در ذهن من هست كه بايد خلقشان كنم، اينقدر زمانم ارزشمند است كه ديگر نميتوانم زمانم را با يكسري صحبتهاي غيرصحيح تلف كنم. حرفهايي را كه با عدم صداقت مطرح ميشود، گوش نميدهم. يك ضربالمثل هست كه ميگويد حقيقت پايدار است و آينده گوياي همه چيز. من دوست دارم با حقايق و دستاوردهايم حرف بزنم نه با صحبتهاي غيرصحيح و وعده و وعيدهاي سادهانگارانه.
*بعد از اينكه به ايران برگشتيد، فدراسيون فوتبال با اصراري عجيب تقاضا داشت يك دستيار ايراني به كادرفني اضافه شود. شما هم يكي از محبوبترين بازيكنان ايران را انتخاب كرديد. فدراسيون فوتبال ايران الان ميگويد كسي را انتخاب كردهايد كه ليسانس «C» آسيا را ندارد. فكر ميكنيد اين يك چالش جديد است يا اينكه در همان ريلي قرار ميگيرد كه شما از قبل ميخواستيد؟
راجع به قسمت آخر سؤال بگويم، در همان مسيري كه توقع داشتيم قرار گرفته است. همانطور كه در شرح مأموريتم گفتم، روزي كه حس كنم يك اتفاق روي مسيرش حركت نميكند، من از ايران ميروم. نميخواهم بگويم راه من بهترين راه است، تنها ميگويم من به اين راه ايمان دارم و فكر ميكنم راه صحيح است. بار ديگر تكرار ميكنم. اگر روزي به اين نتيجه برسم در مسير اشتباه حرکت ميکنم، ميروم چون نميتوانم به افرادي كه به من اعتماد كردهاند، دروغ بگويم. نميتوانم هواداران را بفروشم و به آنها خيانت كنم. نميتوانم به كادرم، به رسانهها، به مسئولان فدراسيون، به مردم و بازيكنان دروغ بگويم. بياييد اينجا يك روشنسازي كنيم. مطلبي هست كه گاهي ميبينيد اطلاعاتي كه به رسانهها ميرسد، به خاطر منبع مسمومي است كه صحبت را منتقل كرده است. اين مطالب با واقعيت فاصله دارد. شما گفتيد فدراسيون موضع محكمي داشت كه دستيار ايراني داشته باشيد، درست است؟ صحت ندارد. اين درست نيست.
*يك ماه در رسانهها بود...
ولي شما بايد مطلع باشيد چگونه و از چه طريقي افراد خواستهاند ذهن هواداران را مسموم كنند. منظور من فضاسازي براي ايجاد فشار است.
*كفاشيان حداقل 10 بار اين حرف را زد.
اولاً حقيقتي اينجا وجود دارد كه من از بدو ورود به ايران با مربيان ايراني كار كردم. خود من بودم كه مكرراً تكرار ميكردم نياز به دستيار ايراني دارم كه در اين پروژه كنارمان كار كند. در سال اول از چند مربي ايراني به عنوان دستيار مصاحبه گرفتم. ميتوانم خيلي داستانها را برايتان از گذشتهها تعريف كنم ولي بياييم فراموشش كنيم. اين مثل يك بازار ميماند. قرارداد من اين حق را براي سرمربي قائل شده كه وسيله حمل و نقل داشته باشم. سؤال اينجاست كه استاندارد حمل و نقل را چطور نگاه كنيد؟ شما اگر به منزل من در پرتغال برويد، متوجه استاندارد فكريام ميشويم. آيا من اينجا ميتوانم از فدراسيون فوتبال تقاضاي يك فِراري يا مرسدس بنز داشته باشم؟! مثل زماني است كه شما به نمايشگاه ماشين ميرويد. دوست داريد فراري بگيريد ولي در نهايت با پژو يا پيكان و يك نيسان برميگرديد. منظورم وانت نيسان نيست. اين دقيقاً مطلبي است كه بعضي وقتها من را آزار ميدهد. برميگرديم به حرفهاي گذشتهام. اينگونه بازيهاي تظاهرآميز آزاردهنده است. اين بازي رسانهاي را دوست دارند. آنهم با مطرح كردن كمكهاي ايراني اما يك سؤال؛ فدراسيون ميتواند هزينه اين مربيان ايراني را پرداخت كند؟ هزينههايي كه در ذهن دارند؟ اما افراد دوست دارند بازيهاي تظاهرآميز را ادامه دهند چون دوست دارند. براي همين در روند انتخابم براي دستيار ايراني تصميم گرفتم مربياني را انتخاب كنم كه دوست داشته باشند ياد بگيرند. آقاي ماركار آقاجانيان، عليرضا منصوريان، اميد نمازي و حالا كريمي. براي اين مربيان بايد احترام زيادي قائل باشيم چون تمامشان در شروع كار هيچ دستمزدي از فدراسيون نگرفتند. من از آنها متشكرم. بقيه كه از بيرون گود نگاه ميكنند، روز اولي كه اينجا مينشستند درخواست حقوقي را ميكردند كه غيرممكن بود. روز دوم كه حضور داشتند درخواستهاي بيشتري ميكردند در حالي كه روز اول ميگفتند نه، نه، من فقط ميخواهم به تيمملي كشورم خدمت كنم. در نتيجه اين بازيهاي تظاهرآميز من را آزار ميدهد. در اين پروژه من خيلي شفاف مطالب را با كفاشيان در ميان گذاشتم. ما به اين نتيجه رسيديم و تصميم گرفتيم در روند انتخاب دستيار، كسي را بخواهيم كه اين مرحله آموزشي را طي كند و در آينده آماده شود. من اين تصميم را گرفتم كه نميخواهم اشتباه قبل را تكرار كنم. نميخواهم ديگر دستياري كنارم باشد كه امروز با من باشد و همان شب به آمريكا برود و قرارداد ببندد. بدون اينكه با فدراسيون چنين مسئلهاي را در ميان بگذارد. به همين دليل به تازگي سرمربي سپاهان حرفهايي مطرح كرده بود كه كريمي بايد به خاطر اتفاقاتي كه در گذشته براي دستيارهاي كروش افتاده بود، حواسش را جمع كند ولي من اينجا ميخواهم بگويم كه ديگر كسي نميتواند با من بازي كند. (انگشتهايش را روي ميز ميكوبد) من ميدانستم كريمي هنوز ليسانس مربيگري خود را نگرفته است. ولي او به زودي زود از طرق مناسب ليسانس B و C را ميگيرد. چيزي كه كميته آموزش نميتواند به كريمي اهدا كند، 20 سال تجربه بينالمللي فوتبال است. چيزي كه كميته آموزش نميتواند هيچوقت به او بدهد، تجربه بازي در بايرن، قطر، امارات، شالكه و بالاي 100 بازي ملي است. ميخواهم تكرار كنم من اينجا كسي را نميآورم كه تجربهاش را براي من بياورد، كسي را ميآورم كه بتوانم تجربهام را به او تزريق كنم. شما ببينيد الان رايان گيگز به عنوان مربي كنار دست فانخال مينشيند. يا روي كاستا در جاي ديگر مربيگري ميكند. همينطور فاننيستلروي مربيگرياش را آغاز كرده است. علي كريمي هم مثل گيگز و فاننيستلروي و كاستا فاكتورهاي اخلاقي لازم را دارد. او شجاعت را دارد، كاراكترش را دارد. از همه مهمتر براي خود من بازي كرده است. با اين شرايط بايد چه كسي غير از او را انتخاب ميكردم؟ كريمي به من وفادار بود. فقط منتظر فرصت هستم كه مربيان بيشتري مثل كريمي را اضافه كنم به تيمملي. همانطور كه در آخرين كنفرانسم گفتم در ماه ژانويه يك مربي ديگر را به تيمملي اضافه ميكنم.
*ايرانيها به 4 تيم آسيايي حساس هستند. به غير از عربستان 3تيم ديگر قطر، بحرين و امارات در جام ملتها در گروه ما هستند. در واقع اين 3 بازي براي ما حيثيتي است. پيشبيني شما از اين بازيها چيست؟
خيلي خيلي خوشحال هستم كه اين سؤال را مطرح كرديد. در كار شما نميتوانم دخالتي بکنم چون فرداروزي هم شما از من ميخواهيد كه مثلاً يك بازيكن را به تيمملي دعوت كنم ولي دعا ميكنم به درگاه خداوند كه اين سؤال را در صفحه اول روزنامهتان ببينم. اين سؤال را نبايد از من بپرسيد. بعد از 4 سال من اين مطلب را بهتر از هر شخص ديگري ميدانم. اين سؤال را بايد از افرادي بپرسيد كه وظيفه دارند از تيمملي حمايت كنند تا تيمملي آماده شود.
*و انجام نميدهند...
شما از آنها بپرسيد. ما هنوز شانس داريم، هنوز فرصت داريم. بار ديگر تكرار ميكنم بازي تظاهرآميز را انجام ندهيد. سؤال خيلي مهمي را مطرح كرديد چون جام ملتهاي آسيا بسيار بسيار سختتر از جام جهاني است. بعد از صعود ما به جامجهاني همه خوشحال بودند و كسي توقع خاصي از ما نداشت. بعد از برزيل، همه افراد توقع همه چيز را در جام ملتها دارند؛ مخصوصاً به خاطر حضور بحرين، قطر و امارات. اين بسيار بسيار دشوار است. هيچگونه سمپاتي و كمكي در فضاي جام ملتها نخواهيم داشت، از فضاي كلي و از داوران. من فقط چند هفته پيش قراردادم را با فدراسيون فوتبال تمديد كردم ولي بعد از جام جهاني، همكاريام را آغاز كردم. درباره مسابقات، طراحي برنامهها و... برنامهريزي كردم. با قلبم اين كار را انجام دادم، حتي قبل از اينكه قرارداد ببندم. من براي چند نفر از دوستانم دعوتنامه فرستادم تا با ما بازي كنند ولي با هم بازي ميكنند. آنها ايران را در يك گوشه منزوي كردند. در همين ماه اكتبر ازبكستان با قطر بازي ميكند، بحرين با استراليا.... ولي ايران... آن بازي زيبا را يادمان نرود كه ازبكستان 5 گل به قطر زد! ولي نگاه كنيد چقدر قشنگ الان در آنجا اردو ميگذارند و با هم بازي ميكنند ولي ايران حريفي ندارد كه با آن بازي كند. البته خوشبختانه با كرهجنوبي بازي ميكنيم كه دو دليل دارد.
*چه دلايلي؟
در درجه اول به اردن ميآيند تا با اين تيم بازي كنند. در مسير برگشت از ايران هم رد ميشوند و اينجا يك بازي ميكنند و ميروند ولي دليل مهمتري براي بازي با ما دارند. ميخواهند اين تصور را پاك كنند كه در دو بازي رفت و برگشت به ما باختهاند. ميخواهند يك دوپينگ رواني كنند، قبل از جام ملتها. رفت و برگشت آنها را زدهايم، الان انگيزهشان چيست كه در خانه ما را ببرند؟ اين قطعاً يك ارتقاي رواني است. ميخواهند ايران را از اين نظر تخريب كنند. به خاطر اينكه تيم ديگري نداريم، بايد بگويم خيلي ممنون كره. اگر فرصت ديگري داشتيم قطعاً با كرهجنوبي بازي نميكرديم. براي ما مهمتر است با تيمي مثل استراليا بازي كنيم چون كره را كه قبلاً زدهايم. هرچه بيشتر فكر ميكنم ميبينم جام ملتها سختتر است. در جامجهاني ميگفتند خيلي دشوار است و اگر نتيجه نگرفتيم ايرادي ندارد ولي در جام ملتها همه توقع دارند. اگر ما در استراليا موفق نشويم، در صفحه اول مقابل ما قرار ميگيرند. (روي ميز ميكوبد) واقعاً از سؤالتان ممنون هستم. از خدا ميخواهم اين سؤال را روي جلد خود بگذاريد و بپرسيد چرا و با چه منابعي بايد جلوي اين تيمها موفق شويم؟ وقتي يك نفر ميگويد چرا 50 روز اردو براي تيمملي برگزار ميكنيد (صدايش را بلند ميكند و با انگشت روي ميز ميكوبد) من فقط اميدوارم يك نفر بگويد چرا 50 روز است؟! 50 روز كم است. بايد بيشتر اردو بگذاريم. بيشتر بازي برگزار كنيم. امارات سه هفته بيشتر اردو داشته. در اتريش بود و بازي دوستانه انجام داد. قطر هم سه هفته اردو داشت. از بعد مربيگري خودم ميگويم، من فوتبال ايران نيستم، فقط سرمربي ايران هستم، تجربهام ميگويد اين ميتواند يك زمان برنده براي ايران باشد. ما جامجهاني را با بهترين عملكرد در آسيا ترك كرديم. هنوز شماره يك آسيا هستيم. خيلي بهتر از كرهجنوبي، همينطور از ژاپن و استراليا. تصويري كه از فوتبال ايران در جامجهاني به وجود آمد، بهتر از تيمهاي آسيايي ديگر بود. الان سؤالي كه جهانيان دارند اين است و بهخصوص آسياييها، آيا اين حقيقت داشت يا يك دروغ بيش نبود؟! شما سؤال من را جواب بدهيد. اين وظيفه و اين مهم، روي دوش ماست كه در آسيا ثابت كنيم كاري كه در جامجهاني انجام داديم، دروغ نبود. اين مسئوليت تنها روي دوش من، بازيكنان و مسئولان فدراسيون فوتبال نيست. اين يك مسئوليت براي كل ايران است. از طرف خودم تعهد ميدهم بيشترين تلاشم را بكنم. بازيكنان، كادرفني و فدراسيون فوتبال هم همينطور. آيا كار بيشتري ميتوانيم انجام بدهيم؟ اگر ميتوانيم و ميتوانند، خواهش ميكنم انجام بدهيم. خيلي راحت و خودماني ميگويم. اگر كار ديگري هم هست ميتوانيم انجام دهيم، عاجزانه تقاضا ميكنم كمك كنيد انجام دهيم. خدا در مسير فينال بحرين، قطر و امارات را قرار داده است. چالش بزرگي جلوي ايران است. ميدانم اگر موفق نباشيم بايد تاوانش را پس بدهيم.
*تاوانش چيست؟ همان چيزي است كه در نبود شما اعلام ميكردند؟ اينطور اعلام شد كه به اين علت امضاي قرارداد طولاني ميشود كه كروش به حق فسخ قرارداد از سوي فدراسيون اعتراض دارد.
من ميدانم كي بايد تاوانش را بدهد. تكرار ميكنم.
*فوتبال ايران؟
نه، ميدانم كي پرداخت ميكند. دوست داريد بدانيد؟
*بله.
كارلوس كروش. كوتاهمدت تاوانش را من ميدهم، ميانمدت و بلندمدت ايران. فوتبال شما در همان جايگاه درجا خواهد زد. شايد من برگردم منچستريونايتد. (خنده)
*بركسي پوشيده نيست كه شما دوست داشتيد در ايران به كارتان ادامه بدهيد.
براي ما مربيان وقتي يك كار را شروع ميكنيم، بايد به تمام دستاوردهايمان برسيم. براي من برزيل نقطه آخر نبود. جام ملتهاي استراليا برايم بسيار مهم بود. من به عنوان يك مربي مشكلي دارم. مطمئنم شما هم به عنوان ليدر روزنامهتان با اين مشكل دستوپنجه نرم ميكنيد. تمام ليدرها بايد همينطور باشند. هميشه خواهان چيز بيشتري هستند. هيچگاه به دستاوردهايي كه رسيدهام، راضي نيستم. ميدانم بعضي وقتها اين داستان مشكلساز است. فلسفه من اين است. اگر 5 جلسه تمرين دارم، ميخواهم 7 جلسه تمرين كنم. اگر دو اردو دارم دفعه بعد 5 اردو ميخواهم. اگر 10 برد داشتم دفعه بعد 20 برد ميخواهم. مطمئنم شما هم در روزنامهتان همين شكلي هستيد. اخلاق من همين است. ديگر نميتوانم كاري كنم.
*به خاطر همين چالش مهمتر از جامجهاني را انتخاب كرديد؟
بله، قطعاً همينطور است. وقتي يك نويسنده كتاب پرفروشي مينويسد نميخواهد فراتر از آن بنويسد. او ميخواهد در همان نقطه به كارش ادامه دهد و در همان مسير حركت كند، اين علاقه من است. برايم جذاب است. روزي كه اين علاقه را از دست بدهم به عنوان مربي ميميرم. براي اينكه شما كامل در جريان باشيد، بازي با كرهجنوبي فينال زودرس جام ملتهاست. همه افراد بايد در جريان باشند وقتي مقابل كره قرار ميگيريم، فقط بازي با كره نيست. داريم سيگنالها را براي ژاپن، امارات، قطر و... ميفرستيم. دو گزينه بيشتر نداريم؛ يا سيگنالها قوي است يا ضعيف. به همين منظور بازي با كرهجنوبي براي من يك فينال قبل از جام ملتهاست.
*قبل از امضاي قراردادتان حرف از پيشنهاد آفريقا، قطر، تيمهاي انگليسي، آلماني و... به شما بود. اين پيشنهادها چقدر صحت داشت؟
خيلي زياد.
*آقاي كفاشيان ولي ميگفت شما پيشنهادي نداريد.
اين نظر آقاي كفاشيان است. البته او از همه چيز مطلع بود. ايشان از يك چيز بسيار مهم هم اطلاع داشت، چون من را خوب ميشناخت. من قول دادم، كلامم را گذاشتم تا يك تاريخ مشخصي صبر ميكنم. به خاطر اينكه او از من شناخت داشت. من هم به او اعتماد دارم. گفتم قبل از اينكه هر كاري بكنم، با شما مشورت خواهم كرد. وقتي كلامم را جايي خرج ميكنم، ديگر تمام است. پاي حرفم ميايستم. توقع من اين بود كه فدراسيون هم چنين رفتاري داشته باشد. دقيقاً همين اتفاق هم افتاد. در اين مدت يكسري افراد تمام تلاش خود را كردند تا اين رابطه را مسموم كنند. يكسري اتفاقات جدي هم افتاد كه هيچوقت فراموش نميكنم. مسئلهاي كه باز اهميت داشت، كلام من بود و سخنان علي كفاشيان. كلام اعتمادآميز ما مقابل آن صحبتهاي مسموم، غالب شد. من از صحبت مسموم نميترسم، هميشه از حقيقت حساب ميبرم.
*منتقدان ميگويند چرا ليگ بايد 50 روز تعطيل شود. اگر اشتباه نكنيم سال گذشته ليگ را به خاطر ليگ قهرمانان 35 روز تعطيل كردند. ظاهراً بعضيها دوست دارند شكستهاي ليگ قهرمانان در تيمملي هم تكرار شود!
البته متأسفانه بعضي از افراد حافظه خوبي ندارند. بعضي وقتها فكر ميكنند بقيه آدمها خواب هستند. فكر ميكنند ما خواب هستيم. مطمئناً من حافظه بدي ندارم. مشكلات و مسائل ديگري دارم ولي حافظهام بسيار قوي است.
*توضيح بيشتري نميدهيد؟
فكر ميكنم وقتي آن اتفاق افتاد براي فوتبال ايران مهم بود كه باشگاهها موفق شوند. در كل حالا چه موافق بودند چه مخالف، همه از تصميم تعطيلي 35 روزه به خاطر ليگ قهرمانان آسيا حمايت كردند. اگر از شخص من بپرسيد براي فوتبال ايران خوب است كه وقفههاي بلندمدت داشته باشد، ميگويم نه. بهتر بود كه توقفهاي بلندمدت نباشد. موضع من اين است. وقتي منافع فوتبال حكم به تعطيلي ميدهد، بايد اين كار را انجام دهيم. يك مثال براي شما بزنم. قبل از جام جهاني، نصف بيشتر ليگهاي آمريكاي جنوبي براي 50 تا 60 روز تعطيل بود. در شرق آسيا هم شاهد تعطيلي بوديم. ژاپن و كرهجنوبي ليگ خود را كامل تعطيل كرده بودند. آرژانتين، برزيل، كلمبيا و... هم ليگشان را تعطيل كردند چون منافع تيمملي اين را ديكته ميكند. دفعه آينده اگر نياز بود از يك باشگاه حمايت كنيم كه قهرمان ليگ قهرمانان شود، چرا نكنيم؟ حالت قيفي نميتوانيم كار كنيم. (در اين لحظات شكل يك قيف را روي كاغذ ميكشد) اين قيف را ميبينيد، بعضيها هر وقت به نفع خودشان باشند به سمت خودشان ميچرخانند و هر وقت به نفعشان نباشد، به سمت ديگر ميچرخانند.
*استقلاليها ميگويند بعد از جام جهاني، وضعيت مليپوشهايشان عجيب است. حتماً در جريان اين بحثها قرار گرفتهايد. در واقع تيمملي را مقصر آماده نبودن بازيكنانشان ميدانند. البته مليپوشهاي ديگر تيمها چنين مشكلي ندارد.
البته نميدانم اتفاقي است يا نه. زماني كه آنها صدر جدول بودند، اين حرفها را نميزدند. وقتي ميبرند، بهبه ميكنند و همه چيز اوكي است و بازيكنان فيت هستند وقتي ميبازند.... جامجهاني 26 ژوئن تمام شد. بيشتر از سه ماه گذشته است. راجع به چي داريم صحبت ميكنيم؟!
*بهانهتراشي است؟
من اصلاً چيزي نميدانم. من اصلاً پاسخگوي اين حرفها نيستم. دو سؤال مطرح ميكنم، وقتي آنها صدر جدول بودند، اين حرفها را ميزدند؟! جامجهاني دو هفته پيش تمام شد يا سه ماه پيش؟
*سه ماه قبل.
فكر ميكنم جواب لازم را دادم. ديگر من چه چيزي ميتوانم بگويم؟
*شما كاپيتاني داريد كه بازيكنان تيمملي او را دوست دارند. رابطه خوبي با آنها برقرار ميكند. همينطور شما را دوست دارد و رابطه خوبي بين شما برقرار شده است. اين باعث ميشود منتقدان شما بگويند بازيكناني كه از تيمملي خط ميخورند، به خاطر فشار كاپيتان است. يا بازيكناني كه دعوت ميشوند...
در 32 سال زندگي مربيگريام، دفعه اولي است كه در ذهن يكسري افراد اين ميتواند جا بيفتد. به اين مطلب فكر كنند كه نظر سرمربي نشأتگرفته از يك بازيكن يا كاپيتان تيمش است. اينكه بازيكن را دعوت كند يا نه. اين دنيايي نيست كه من در آن زندگي ميكنم. من از چنين دنيايي نميآيم. به اين انتقادات و نقطه نظرها فقط با يك صحبت جواب ميدهم. بعضي آدمها در زندگيشان راحتتر است كه بقيه را مقصر بدانند تا خودشان را. اين عمدتاً دليل چنين حرفهايي است. خوب تمرين نميكنند، بد بازي ميكنند، تفكر حرفهاي ندارند اما هيچگاه تقصير خودشان نيست. تقصير كفششان است يا كسي كه به آنها پاس نداد! بايد اعتبار بدهيم به اين صحبتهاي بيپايه و اساس؟! صحبتهاي بيپايه و اساس و غيرمحترمانه؟ اصلاً نبايد وقتمان را براي اين حرفها بگذاريم چون آدميزاد است. اكثر مواقع به دنبال بهانه برميگردد. هيچوقت نميتواند بگويد خب شايد خودم خوب نبودم. خوب بازي نكردم يا عملكردم در حد توقعات مربي نبود. چند نفر در زندگي هستند كه ميتوانند اينطور حرف بزنند؟ خيلي افراد كم...
*يك مثال بزنم. پيام صادقيان وقتي بعد از جامجهاني خط خورد پيغامي منتشر كرد كه بازخورد زيادي داشت. نوشت بر باعث و بانياش لعنت.
باعث و بانياش حتماً من بودم ديگر! (خنده)
*اما هنوز جواد نكونام به خاطر اين جمله صادقيان مورد حمله قرار ميگيرد.
نه آنطور كه پيام نوشته، من عاملش هستم! چون من او را خط زدم. چهكار كنم ديگر. حتماً من بودم. آخر من اسم او را از ليست خط زدم! صحبتي راجع به اين مطلب است كه بايد بگويم. فكر كنيم اينجا جهنم است. البته ما چيزي به اسم لعنت داريم و من ميگويم جهنم. اگر فكر ميكنيد كسي شما را دارد ميفرستد جهنم، شما مسير خودتان را برويد كه به جهنم نيفتيد تا كسي را لعنت كنيد. بايد اينقدر ادامه بدهيد كه ديگران را مورد لعنت قرار دهيد. خيلي شفاف. پيام صادقيان بازيكن جوان و مستعدي است ولي حقايق ديگر روي ميز است. خودتان ميبينيد. خودش پاسخگوي اعمال خودش بود، با اتفاقاتي كه در پرسپوليس افتاد. بازيكن جواني است ولي بايد خيلي ياد بگيرد تا بتواند در سطح بالايي ياد بگيرد.
*تربيت حرفهاي ميخواهد، درست است؟
دقيقاً.
*اگر شما او را ميبرديد جامجهاني و اخراج ميشد، چه اتفاقي ميافتاد؟ احساس ميكنيم نگراني شما بيشتر از اين بابت بود.
جفتمان ميرفتيم جهنم (خنده). يك چيز به شما ميگويم كه شايد سورپرايزتان كند. پيام بازيكن مستعد و جواني است اما هنوز زياد مانده تا حرفهاي شود ولي من او را ول نميكنم. هر فرصتي كه باشد او را تحت فشار قرار ميدهم. او من را مورد چالش قرار داد كه به جهنم بروم! من خودم آن شخصي خواهم بود كه او را به جهنم مياندازم تا ياد بگيرد حرفهاي شود و بازيكن خوبي براي فوتبال ايران باشد.
*شما مهدي رحمتي را به تيمملي دعوت كرديد. به نظر ميرسيد اين اتفاق در دقيقه 90 افتاده است چون اصلاً به سفارت پرتغال نرفت. ظاهراً خود رحمتي به اين نتيجه رسيده كه خصومتها از بين رفته است و دوباره در تيمملي جا دارد. اين دعوت شما بيشتر شبيه يك پيغام براي او بود.
خيلي كوتاه و شفاف باز تكرار ميكنم. هيچوقت نميتوانم زير اين حقيقت بزنم كه او يكي از بهترين دروازهبانهاي ايران است. هيچ شكي نداشته و در حال حاضر هم ندارم. در درجه دوم، گذشتهها گذشته است. الان در يك دوران جديد هستيم. مهم نيست در گذشته چه حرفهايي بين ما بوده است. الان در يك مرحله جديد از اين پروژه هستيم. در درجه سوم با آوردن اسم رحمتي در اين ليست كامل بازيكنان، من پيغامي را هم به او و هم فوتبال ايران دادم. خواستم بگويم كه او در ليست ما هست. روزي كه حس كنم با عملكردش ميتواند كمك حال تيمملي باشد، قطعاً كنارمان خواهد بود. او ميتواند در جام ملتها در كنار ما باشد. اين تصميم را گرفتم تا ثابت كنم اگر بازيكني بتواند به تيم كمك كند، دعوت خواهد شد.
رئیس فدراسیون جهانی والیبال در گفتگو با رسانه ها دکتر اری گراسا: از عملکرد ایران لذت بردم
دکتر اری گراسا؛ رئیس فدراسیون جهانی والیبال که برای برگزاری روزهای پایانی مسابقات قهرمانی جهان به لهستان آمده، در دیداری که از محل برگزاری بازی ها و امکانات آن داشت بخشی از وقت خود را نیز به گفتگوی دوستانه و غیر رسمی با اهالی رسانه حاضر در سالن گذراند. به گزارش روابط عمومی فدارسیون والیبال، رئیس برزیلی فدراسیون جهانی که موفقیت بزرگ مسابقات امسال را حضور پرتعداد و پرشور هواداران والیبال در سالن های محل برگزاری بازی ها می دانست، حمایت و حضور مردم را تعیین کننده ترین عامل دانست تا والیبال به عنوان ورزش اول جهان تبدیل شود. وی گفت: «من در برزیل 17 سال کار کردم تا توانستم والیبال را بین مردم جا بیندازم. حالا در دنیا می خواهم این کار را انجام بدهم. به نظرم والیبال این پتانسیل را دارد که به ورزش اول جهان تبدیل بشود. البته باز هم می گویم ما نمی خواهیم جای فوتبال را بگیریم. فوتبال در کشورهایی مثل کشور من (برزیل) به مذهب تبدیل شده و کارکردش از ورزش خارج شده است. اما الان در لهستان والیبال می تواند جای فوتبال را بگیرد. چون مردم لهستان والیبال را دوست دارند و از آن حمایت می کنند.» دکتر اری گراسا همچنین هدف از ایجاد تغییرات در نحوه برگزاری مسابقات و استفاده از تکنولوژی های روز را به منظور بالا بردن سطح کیفی رقابت ها عنوان کرد و افزود: «هر چه بتوانیم سطح برگزاری و کیفیت مسابقات را بالا ببریم، کیفیت بازیِ ورزشکاران هم بالا می رود و به این ترتیب، رده های بالای مسابقات دیگر به چند اسم بزرگ محدود نمی شود. در همین مسابقات امسال تیم هایی مثل ایران، فرانسه و بلژیک واقعا شگفتی آفرینی کردند. من که خودم از عملکرد ایران لذت بردم.» رئیس فدراسیون جهانی در پایان گفتگوی غیر رسمی اش با اهالی رسانه، پیشرفت های علمی و تکنولوژیک والیبال را برای برگزاری مسابقات جهانی کافی ندانست و افزود: «این سطح برگزاری برای ما خیلی خوب است اما کافی نیست. ما قانع نیستیم. چون به پیشرفت و گسترش والیبال فکر می کنیم و باید با بررسی اشکالات کنونی، سیستم های علمی و تکنولوژیک جدیدی را به کار بگیریم تا بتوانیم در آینده بهتر از این باشیم.»
تاریخ درج مطلب: ۸:۵۴ ۱۳۹۳/۶/۲۹
:: موضوعات مرتبط:
اخبار،
ورزشی،
، :: برچسبها:
والیبال ایران,
برنامه تیم ملی,
سرپرست تیم ملی والیبال ایران گفت: سرمربی تیم ملی والیبال آلمان کری خوانی را پیش از بازی با ایران آغاز کرده است.
به گزارش ایفنام و به نقل از خبرگزاری فارس،امیر خوش خبر در مورد شرایط تیم ملی والیبال ایران پس از صعود به جمع ٦ تیم برتر اظهار داشت: با توجه به موفقیتی که کسب شده بازیکنان از نظر روحی در شرایط بسیار خوبی قرار دارند و تمرینات بانشاطی را انجام می دهند. ملی پوشان کمی خسته هستند اما امروز تمرین می کنند و فردا به مصاف آلمان خواهند رفت.
وی ادامه داد: به احتمال زیاد اعضای کادر فنی بازی امشب تیم های آلمان و فرانسه را از نزدیک تماشا خواهند کرد تا با شرایط سالن و حریفان بیشتر آشنا شوند. اگر به سالن نرویم هم قطعا این مسابقه را به صورت زنده تماشا خواهیم کرد.
سرپرست تیم ملی والیبال ایران خاطرنشان کرد: آلمان ها بازی های قبلی خود را هم در همین سالن برگزار کردند و شرایط بسیار خوبی دارند. جدال ایران و آلمان برای ژرمن ها یک بازی خانگی است چون چندین بار در همین سالن بازی کردند و با شرایطش کاملا آشنا هستند.
خوش خبر با بیان اینکه قبلا هم دوبار با آلمان بازی کرده ایم افزود: حاصل دو جدال بازی قبلی مان با آلمان یک برد و یک باخت بوده و آلمان تیم خوبی است که هینن سرمربی آنها کری خوانی اش را پیش از بازی با ایران آغاز کرده است. در بازی فردا شب ما تمام تلاش خود را به کار می گیریم تا پیروز شویم.
تیم ملی والیبال ایران فردا شب از ساعت 22:55 در نخستین بازی اش در مرحله سوم رقابت های قهرمانی جهان به مصاف آلمان خواهد رفت.
:: موضوعات مرتبط:
اخبار،
ورزشی،
، :: برچسبها:
والیبال ایران,
برنامه تیم ملی,
نویسنده : مسعود , مهتاب
تاریخ : سه شنبه 25 شهريور 1393
تيم ملي واليبال آرژانتين در چهارمين بازي خود در مرحله دوم رقابتهاي قهرماني جهان برابر آمريکا با نتيجه 3 بر 2 به پيروزي رسيد.
تیمهای ملی والیبال آمریکا و آرژانتین، دیگر هم گروههای ایران آخرین بازی خود در مرحله دوم رقابتهای قهرمانی جهان را برگزار کردند که این مسابقه با نتیجه 3 بر 2 (19 - 25, 28 - 26, 25 - 20, 23 - 25 و 15 - 11) به سود آرژانتین خاتمه پیدا کرد.
با این نتیجه تیم ایران با توجه به پیروزی 3 بر یک برابر صربستان جمع امتیازهای خود را به عدد 15 رساند و بر اساس پوئنشماری بالاتر از آمریکا راهی مرحله دوم شد. به این ترتیب نتیجه بازی فرانسه و لهستان تنها میتواند در تعیین جایگاه ایران تاثیرگذار باشد.
ولاسکو با نتیجهای که مقابل آمریکا کسب کرد کمک بزرگی به کواچ و شاگردانش کرد تا بتوانند به دور بعد صعود کنند و این بهترین هدیه ولاسکو به ایران بود.
با این نتیجه ایران به جمع 6 تیم برتر جهان راه یافت.
با این نتیجه تیم ایران برای صعود به دور بعد باید منتظر نتیجه بازی تیمهای ملی لهستان و فرانسه باشد؛ جدال این دو تیم از ساعت 22:55 برگزار میشود.
تیم ملی والیبال ایران در مرحله دوم رقابت های جهانی با تیم های استرالیا، آرژانتین، لهستان و صربستان دیدار می کند.
تیم ملی والیبال ایران در مرحله دوم رقابت های جهانی با تیم های استرالیا، آرژانتین، لهستان و صربستان دیدار می کند.
به گزارش ایسنا، ملی پوشان والیبال ایران با کسب 11 امتیاز در گروه چهارم دور مقدماتی در جایگاه دوم قرار گرفتند. در این گروه فرانسه با 12 امتیاز اول شد. بدین ترتیب تیم ملی ایران ابتدا باید در دور دوم با تیم چهارم گروه نخست و تیم سوم گروه نخست ( به ترتیب استرالیا و آرژانتین) دیدار می کند. ایران همچنین با تیم های اول و دوم این گروه یعنی لهستان میزبان و صربستان نیز بازی خواهد کرد.
مراسم ازدواج دختر امیر قلعه نویی برگزار شددر این عکس امیر قلعه نویی را در کنار عضو جدید خانواده و پسرش مشاهده می کنید. نفر دوم از سمت راست داماد قلعه نویی می باشد.
زندگی تمام فوتبالی علی دایی باعث شده همسرش آرزو کند کاش همسرش فوتبال را کنار بگذارد.
علی دایی بهمن ماه سال 1383 در 35 سالگی پای سفره عقد نشست و با "مونا فرخ آذری" ازدواج کرد. مهریه عروس خانم "آب" بود و چیز دیگری به غیر از آن به عنوان مهریه درخواست نکرده بود. سرمربی پرسپولیس یک سال پیش از عقدش همسرش را در یک مهمانی خانوادگی دیده بود.
مونا فرخ آذری که همانند علی دایی اصالتا اهل اردبیل است سال 1356 در تهران به دنیا آمده و کارشناس ارشد مهندسی صنایع غذایی است. دایی و همسرش اردیبهشت ماه 84 یعنی سه ماه بعد از عقد، مراسم ازدواج خود را برگزار کردند که مراسم بسیار مفصل و باشکوهی بود. مراسم ازدواج علی دایی در یکی از تالارهای فرمانیه برگزار شد و بیش از پنج هزار نفر به این مراسم دعوت شده بودند. در آن شب اکثر خیابان های فرمانیه تقریبا بسته شده بود. جالب است بدانید به دلیل رسانه ای شدن مراسم ازدواج علی دایی جمعیت بسیار زیادی از مردم بدون اینکه مشخص شود از کجا می دانسته اند که این مراسم در کدام تالار برگزار می شود خود را به آنجا رسانده بودند!
دایی و همسرش هم اکنون دختری سه ساله به نام نورا دارند. اما همسر علی دایی بابت مسافرت مدوام همسرش به شهرها و کشورهای مختلف برای رقابت های مختلف فوتبالی حسابی شاکی است. او در جمعی که با حضور چند تن از دوستان صمیمی علی دایی و البته حسین محمدی برگزار شد گفت: «کاش علی فوتبال را کنار بگذارد. دعا می کنم این اتفاق بیفتد.» اما حسین محمدی که در سال های اخیر نزدیک ترین فرد به علی دایی بوده اظهار داشت کار از دعا گذشته باید نفرین کنید تا علی فوتبال را کنار بگذارد!
گذشته از این صحبت ها همسر علی دایی که البته حاضر به هیچ گفت و گویی با رسانه ها نیست در گفت و گو با خبرنگاری که در آن مهمانی افطاری حضور داشته گفت که علی همسر بسیار خوب و فداکاری است که اخلاقش در خانه زمین تا آسمان با آنچه که در بیرون و در زمین مسابقه مشاهده می شود فرق دارد. او یک همسر مهربان و فداکار و یک پدر دلسوز است که البته تنها ایرادش این است که خیلی فوتبال را دوست دارد!
برای اولین بار در ایران خرید فیلم مراسم جام جهانی 2014 برزیل
فیلم مراسم افتتاحیه جام جهانی با کیفیت HD
فیلم کامل افتتاحیه جام جهانی برزیل
در افتتاحیه جام جهانی فوتبال برزیل در سال 2014 که فستیوالی بسیار زیبا از هنرمندی برترین هنرمندان جهان می باشد مجموعه ای از مراسم و ائین های فرهنگی کشور برزیل به همراه رقص و بازی و نمایش وجود دارد
این مراسم بی نظیر و بی همتا بسیار خوب بیان گر بزرگی و ویژگی های خاص جام جهانی فوتبال می باشد
جام جهاني 2014 برزيل که بيستمين دوره اين رقابتها محسوب ميشود، طي مراسمي باشکوه در ورزشگاه کورينتيانس شهر سائوپائولو آغاز شد تا جشنواره يک ماههي فوتبال جهان آغاز شود.
در اين مراسم افتتاحيه جام جهاني که در حال برگزاري است 600 هنرمند به اجراي نمايش ميپردازند.
شما می توانید این فیلم بی همتا را به 2 صورت از فروشگاه بیتاسل خرید کنید
مجموعه با کیفیت HD به همراه کاور و لیبل اختصاصی
همانند شکل زیر
قیمت : 7500 تومان
خرید فیلم با کیفیت HD بدون کاور اختصای به همراه لیبل ویژه
بازیگرانی که این روزها به عنوان مهمان و تحت عنوان «هنرمندان حامی تیم ملی» به برزیل سفر کردهاند، عکسهایی از خود در خیابانهای سائوپولو، شهر کوریتیبا (محل بازی تیم ملی با نیجریه)، داخل استادیوم شهر کوریتیبا، قبل و بعد از بازی نخست تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی و… منتشر کردند.
این بازیگران ابتدا قرار بود توسط یک اسپانسر بخش خصوصی به برزیل سفر کنند که آن اسپانسر در نهایت از انجام این کار منصرف شد.
پس از آن، موسسه «تعطیلات رویایی» که فروش بلیت بازیهای تیم ملی از سوی فدراسیون به آنها سپرده شده بود، هزینهی سفر ۱۸-۱۹ هنرمند به برزیل را برعهده گرفته است.
گفته میشود، این بازیگران قرار است یک مجموعه مستند برای شبکه نمایش خانگی آماده کنند که محمدحسین لطیفی کارگردان آن و سیدجواد هاشمی، تهیهکنندهاش است.
البته صحبت از ساخت این مستند برای زمانی بود که اسپانسر نخست هنوز از کار انصراف نداده بود. اکنون با توجه به اینکه یک موسسه تورهای مسافرتی هزینه سفر هنرمندان را برعهده گرفته است، معلوم نیست که آیا اساسا قرار است فیلمی ساخته شود یا این بازیگران تنها به عنوان مهمان فدراسیون فوتبال به برزیل سفر کردهاند.
نکته جالب توجه این است که «امیرحسین صدیق» نیز در عکسها در کنار بازیگران و هنرمندان حاضر در برزیل دیده میشود. این در حالی است که نام او در فهرست اولیه بازیگران اعزامی نبود. همچنین محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان پروژهای که گفته میشود قرار است ساخته شود، گویا هنوز به برزیل سفر نکرده است.
ضمن اینکه در هیچ یک از عکسها به جز عکس دستهجمعی در فرودگاه، حسام نوابصفوی و نرگس محمدی در کنار هنرمندان دیده نمیشوند.
به گزارش ایسنا، این عکسها را مسعود پاکدل و محراب قاسمخانی در شبکه اجتماعی منتشر کرده و بعضی از مشاهدهکنندگان نیز نظر خود را درباره آنها و این سفر بیان کردهاند.
به عنوان مثال، «آسمانه» در زیر یکی از عکسها از مسعود پاکدل پرسیده است که آیا هنرمندان با هزینه دولت به این سفر رفتهاند یا با هزینه شخصی؟!
مشترک دیگری، کنایهای به شلوارکپوش شدن هنرمندان در برزیل زده و دیگری پرسیده است که آیا این بازیگران قرار است در برزیل کار خاصی انجام دهند یا صرفا با به عنوان مهمان برای خوشگذرانی رفتهاند. مشترک دیگری هم نوشته: «آخرشم ما نفهمیدیم شماها برای چی رفتید برزیل».
عکسهای جدید بازی ایران – آرژانتین
Aksaye JADID Honarmandan dar bazi Iran vs Argentina
فعالان اجتماعی به تازگی تصاویری از تیمهای فوتبال داعش منتشر کردهاند که عناصر گروهکهای وابسته به این گروه تروریستی تکفیری را در حال بازی فوتبال نشان میدهد.
این فعالان میگویند که گروههای وابسته به داعش با تشکیل تیمهایی به بازی با هم میپردازند.
هنوز گروه تروریستی داعش موضع رسمی خود را در قبال این ورزش و بازی اعلام نکرده است.
The post تیم فوتبال گروه تروریستی داعش /عکس appeared first on .
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی،
، :: برچسبها:
تیم فوتبال,
گروه تروریستی داعش ,
عکس,
این خبر در تاریخ ۳۱فروردین۱۳۹۲ به نقل از منبع ذکر شده، در پرتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است
معرفی همسران فوتبالیست های مشهور که نقش بسیار مهمی در پیشرفت فوتبالیست هایی مانند میروسلاو کلوزه و لیونل مسی دارند؛ برای خوانندگان بسیار جالب خواهد بود:
۱- “سیلویا کلوزه” همسر لهستانی کلوزه که مانند “میرو کلوزه” یک لهستانی الاصل بوده و در آلمان در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۰۱ با هم آشنا شدند و در نهایت در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۳ ازدواج می کنند. سیلویا می گوید؛ از دوران جوانی عاشق میرو کلوزه بوده و هردو در ۲۵ سالگی با هم ازدواج می کنند.
در سال ۲۰۰۵ زمانیکه سیلویا مشغول تماشای فوتبال همسرش در بازی با هانزاروستوک بود، برای بدنیا آوردن دوقلوها بین دو نیمه به بیمارستان منتقل شد.
۲- ”الکس کوران” همسر “استیون جرارد” از لیورپول یک فروشنده مشهور بریتانیایی است.
۳- “آنتولا رکوترو” آرژانتینی همسر آرژانتینی “لیونل مسی” است که به تازگی نیز صاحب فرزند شدند. آنتولا در شهر روزاریا به دنیا آمد و در مدرسه ابتدایی با وی همکلاس بود. آنها رابطه نزدیک خانوادگی هم دارند.
۴- “ویکتوریا بکهام” همسر مشهور “دیوید بکهام” فوتبالیست مشهور انگلیسی پاری سن ژرمن فرانسه که یک خواننده، طراح لباس و تاجر معروف است و ۴ فرزند دارد. ویکتوریا ۲ سال از همسرش بکهام بزرگتر است.
۵- “چرلی کول” همسر “اشلی کول” هافبک تدافعی چلسی می باشد که خواننده است.
۶- “سلیوی فرانسواز فان در فارت”، همسر “رافائل فان در فارت” هافبک تهاجمی هامبورگ و سابق تاتنهام و رئال مادرید، در سال ۲۰۰۵ و در سن ۲۲ سالگی باهم ازدواج کردند.
۷- “آلنا سردوا” چک تبار، همسر “جانلوئیجی بوفون” و یک مدل از جمهوری چک بوده که از طریق کریستین ویری با وی آشنا می شود. مراسم عروسی آنها در کشتی مجلل در دریای مدیترانه برگزار شد.
۸- “ایلاری بلازی” که در زمینه تبلیغات تلویزیونی نیز فعالیت کرده و یک دختر ایتالیایی می باشد، همسر “فرانچسکو توتی” است.
۹- “مارتینا کلومباری” که بانوی شایسته ایتالیا در سال ۱۹۹۱ لقب گرفت، همسر “الساندرو کاستاکورتا” است.
۱۰- “کالین رونی” که از نوجوانی عاشق بازی های “وین رونی” بوده، همسر “وین” فوتبالیست مشهور انگلیسی بوده و اسم سابق وی “نی مک لولین” است.
۱۱- “هلن اسودین” همسر “لوئیس فیگو” فوتبالیست سرشناس پرتغالی اینترمیلان و مدیرفنی نراتزوریها است.
بازیگرانی که این روزها به عنوان مهمان و تحت عنوان «هنرمندان حامی تیم ملی» به برزیل سفر کردهاند، عکسهایی از خود در خیابانهای سائوپولو، شهر کوریتیبا (محل بازی تیم ملی با نیجریه)، داخل استادیوم شهر کوریتیبا، قبل و بعد از بازی نخست تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی و… منتشر کردند.
این بازیگران ابتدا قرار بود توسط یک اسپانسر بخش خصوصی به برزیل سفر کنند که آن اسپانسر در نهایت از انجام این کار منصرف شد.
پس از آن، موسسه «تعطیلات رویایی» که فروش بلیت بازیهای تیم ملی از سوی فدراسیون به آنها سپرده شده بود، هزینهی سفر ۱۸-۱۹ هنرمند به برزیل را برعهده گرفته است.
گفته میشود، این بازیگران قرار است یک مجموعه مستند برای شبکه نمایش خانگی آماده کنند که محمدحسین لطیفی کارگردان آن و سیدجواد هاشمی، تهیهکنندهاش است.
البته صحبت از ساخت این مستند برای زمانی بود که اسپانسر نخست هنوز از کار انصراف نداده بود. اکنون با توجه به اینکه یک موسسه تورهای مسافرتی هزینه سفر هنرمندان را برعهده گرفته است، معلوم نیست که آیا اساسا قرار است فیلمی ساخته شود یا این بازیگران تنها به عنوان مهمان فدراسیون فوتبال به برزیل سفر کردهاند.
نکته جالب توجه این است که «امیرحسین صدیق» نیز در عکسها در کنار بازیگران و هنرمندان حاضر در برزیل دیده میشود. این در حالی است که نام او در فهرست اولیه بازیگران اعزامی نبود. همچنین محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان پروژهای که گفته میشود قرار است ساخته شود، گویا هنوز به برزیل سفر نکرده است.
ضمن اینکه در هیچ یک از عکسها به جز عکس دستهجمعی در فرودگاه، حسام نوابصفوی و نرگس محمدی در کنار هنرمندان دیده نمیشوند.
به گزارش ایسنا، این عکسها را مسعود پاکدل و محراب قاسمخانی در شبکه اجتماعی منتشر کرده و بعضی از مشاهدهکنندگان نیز نظر خود را درباره آنها و این سفر بیان کردهاند.
به عنوان مثال، «آسمانه» در زیر یکی از عکسها از مسعود پاکدل پرسیده است که آیا هنرمندان با هزینه دولت به این سفر رفتهاند یا با هزینه شخصی؟!
مشترک دیگری، کنایهای به شلوارکپوش شدن هنرمندان در برزیل زده و دیگری پرسیده است که آیا این بازیگران قرار است در برزیل کار خاصی انجام دهند یا صرفا با به عنوان مهمان برای خوشگذرانی رفتهاند. مشترک دیگری هم نوشته: «آخرشم ما نفهمیدیم شماها برای چی رفتید برزیل».
عکسهای جدید بازی ایران – آرژانتین
Aksaye JADID Honarmandan dar bazi Iran vs Argentina
بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۱۴ در حالی روزهای پایانی خود را سپری می کند که تابحال در آخرین رده بندی توزیع مدال های سوچی تا ۲۰ فوریه، ورزشکاران نروژی توانستند با ۱۰ مدال طلا جایگاه نخست خود را در جدول رده بندی حفظ کرده و آمریکایی ها که بیشرین مدال را کسب کرده اند نیز خود را به رده دوم رساندند. آلمان نیز در حال حاضر جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است.
خطرناکترین و زیباترین مسابقه رالی جهان در ابتدای هر سال میلادی با حضور صدها راننده و وسیله نقلیه و البته بدون جایزه نقدی برگزار میشود. رالی داکار، معتبرترین و بزرگترین رالی رقابتهای جهانی ورزش اتومبیلرانی و موتورسواری حرفهای است. این سبک از مسابقات ابتدا در سال ۱۹۷۹ میلادی و به ابتکار یک فرانسوی بنام تیری سابین راهاندازی شد و به دلیل اینکه کاروان طویل شرکتکنندگان، کار خود را از شهر پاریس در کشور فرانسه آغاز میکردند و در کنار سواحل دریای داکار، پایتخت کشور سنگال به پایان میرساندند، این رالی، "پاریس داکار"نام گرفته بود. تا اینکه در سال ۲۰۰۸ میلادی، مسابقات رالی داکار بخاطر تهدیدهای گروههای اسلامگرای افراطی وابسته به القاعده لغو شد و برگزار کنندگان فرانسوی این مسابقات تصمیم گرفتند نا رالی معروف خود را به آمریکای لاتین منتقل کنند. از این رو برای نخستین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی و در تاریخ سی ساله این مسابقات، صحراها و مناطق کویری کشورهای آرژانتین و شیلی، جانشین دشتها و صحراهای کشورهای آفریقایی شدند.
کشورهای شیلی و آرژانتین در آمریکای جنوبی و مجارستان و جمهوری چک در اروپا پیشنهاد میزبانی این مسابقات را دادند اما در نهایت "رالی داکار" با حفظ نام سنتی خود به آمریکای جنوبی رفت. مسابقات در 4 بخش موتور سیکلت، چهارچرخ، اتومبیل و کامیون برگزار میشود. در بخش موتور سیکلت و چهارچرخ شرکتهای هوندا، کی تی ام، یاماها و بی ام و، در قسمت اتومبیل تیمهای رنو، لندروور، رنجروور، مرسدس بنز، فولکس واگن، تویوتا، میتسوبیشی، رولس رویس، سیتروئن، پژو، پورشه، نیسان، بی ام و و هامر و در بخش کامیون، شرکتهای تاترا، کاماز، هینو، مان، داف، مرسدس بنز، رنو، اسکانیا و ایوکو جزو مدعیان و خودروهای پرقدرت و باسابقه هستند. البته همه این شرکتها نتوانستند در طول برگزاری این رالی به حضور خود ادامه دهند و در هر دوره شاهد غیبت برخی از آنها در مسابقات بودهایم.
رالی داکار سال 2014 با 575 وسیله نقلیه از آرژانتین شروع و پس از 13 روز در 28 دی در شیلی به پایان رسید. اتین لاوین، رئیس برگزاری معروفترین رالی جهان در این مورد اظهار داشت: هدف از رالی داکار، ساختن پلی ارتباطی بین علاقمندان به فضاهای باز و وسیع و تصویری از یک چالش فیزیکی و روانی است که توسط رانندگان و کمکهای آنها ارائه میشود. ما 35 سال است که با این هدف، رالی داکار را برگزار میکنیم. در حالی که رانندگان فرانسوی برای حدود 2 دهه در بخش موتور و ماشین در رالی داکار شرکت میکردند اما در مسابقات سال 2014 رانندگانی از اسپانیا و آمریکای لاتین (حرفهای و آماتور) به دنبال سکوهای قهرمانی هستند. حدود 80 درصد شرکت کنندگان در رالی داکار، رانندگان مبتدی و در واقع ماجراجو هستند ولی اسپانسرهایی مثل ردبول در کنار خودروسازان بزرگ جهان با استخدام رانندگان حرفهای به چیزی جز قهرمانی فکر نمیکنند. لاوین خاطر نشان کرد: ما از 35 سال پیش هدف بزرگی را داشته و تا جایی که توان داریم به برگزاری پرقدرت رالی داکار ادامه میدهیم.
رالی داکار امسال از روزاریو آرژانتین، محل تولد ارنستو چهگورا آغاز شد و در تپههای معروف والپارازیو در شیلی به پایان رسید. شهرهای مختلفی در مدت 13 روز رقابت رانندگان توسط آنها زیر پا گذاشته شد. رقابتی مخاطره انگیز و حتی منجر به مرگ در طول مسیر این رالی و به ویژه در آتاکاما در انتظار رانندگان بود. امسال پس از مدتها رانندگانی غیرفرانسوی از کشورهای اسپانیا و آمریکای جنوبی در رالی داکار شرکت کردند که به دنبال فتح یکی از سکوها بودند. حدود 80 درصد رانندگانی که هم اکنون در آرژانتین به سر میبرند، آماتور هستند که بیشتر به ماجراجویی فکر میکنند. اسپانسرهای معتبری مثل ردبول در کنار شرکتهای بزرگ خودروسازی دنیا نیز با صرف وقت و هزینه زیاد به دنبال مطرح شدن هستند.
رالی داکار در این سالها علاوه بر جذابیتهایی که داشته خالی از تراژدی هم نبوده است. تاکنون 58 نفر در جریان این رالی کشته شدهاند که 30 نفر آنها راننده بودهاند. "خورخه آندرس مارتینس بوئرو" در سال 2012 وقتی از موتورش به زمین افتاد، درگذشت و "توما بوژان" در تصادفی که با ماشین پلیس شیلی داشت، کشته شد. از سال 2009 نیز که رالی داکار به آمریکای جنوبی آمده است، 6 نفر از تماشاگران این رقابت کشته شدهاند. نکته جالب توجه در مورد رالی داکار این است که به جز جام قهرمانی، جایزه چشمگیر دیگری ندارد.
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید اگر تصاویر برای شما قابل نمایش نیست بر روی لینک موجود در ابتدای ایمیل کلیک کنید
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی،
، :: برچسبها:
تصاویری جـذاب و دیـدنی ,
رالی داکار,
تپههای معروف والپارازیو در شیلی,
روزاریو آرژانتین,
ارنستو چهگورا,
توما بوژان,
خورخه آندرس مارتینس ,
نویسنده : مسعود , مهتاب
تاریخ : پنج شنبه 1 اسفند 1392
تصاویـر برگزیـده از رویـدادهای ورزشـی در سـال 2013
سال میلادی 2013 در حالی پایان یافت که اتفاقات تلخ و شیرین و حتی خبرهای تکان دهنده ورزشی هم در این سال به تاریخ پیوست. در ادامه ایمیل 60 عکس از تصاویر رویدادهای ورزشی البته خارج از ایران انتخاب شده که تقدیم شما عزیزان خصوصا ورزش دوستان می شود.
بیست و دومین دوره بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۱۴ (Olympic Winter Games) در جمعه گذشته در استادیوم "فیشت" شهر "سوچی" روسیه به طور رسمی گشایش یافت. شهر سوچی در استان کراسنودار کرای در ساحل دریای سیاه و در نزدیکی مرز بین روسیه و گرجستان و منطقه خودمختار طلب آبخازیا واقع شده است. این شهر در ۴ ژوئیه ۲۰۰۷ در گواتمالا سیتی انتخاب شد. این اولین باری است که "روسیه" میزبان المپیک زمستانی شده است. پیش از این در سال ۱۹۸۰ المپیک تابستانی ۱۹۸۰ به میزبانی مسکو برگزار شده بود.
این دوره از بازیها که بین هفتم تا بیست و سوم ماه فوریه ۲۰۱۴ (18 بهمن تا 4 اسفند) برگزار خواهد شد، بمدت 17 روز ادامه خواهد داشت. در المپیک سوچی مجموعاً 3000 ورزشکار از 88 کشور در 98 رشته ورزشی برای دریافت مدال با هم به رقابت خواهند پرداخت و کاروان ورزشی ایران نیز با پنج ورزشکار در این مسابقات زمستانی حضور دارد. در ادامه تصاویری از مراسم افتتاحیه و برخی بازیها را ملاحظه می کنید.
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید اگر تصاویر برای شما قابل نمایش نیست بر روی لینک موجود در ابتدای ایمیل کلیک کنید
:: موضوعات مرتبط:
ورزشی،
، :: برچسبها:
بیست و دومین دوره بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۱۴ (Olympic Winter Games) ,
استادیوم "فیشت" شهر "سوچی" روسیه,
کراسنودار کرای در ساحل دریای سیاه ,
گواتمالا سیتی,
سی و دومین جشنواره فیلم فجر به کار خودش پایان داد.، در این دوره فیلم های «رستاخیز» و «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» با اینکه نظرات چندان مثبتی از سوی منتقدان و مخاطبان سینما دریافت نکردند، ولی به صورت مشترک برنده سیمرغ بهترین فیلم های این دوره شدند. در ادامه فهرست برندگان جشنواره فجر 32 را به همراه دیگر نامزدها در هر بخش می خوانید.
بخش سودای سیمرغ
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری: ۱. سیدهادی اسلامی برای فیلم «چ» ۲. بهنام خاکسار برای فیلم «طبقه حساس» ۳. امیر سحرخیز و کامران سحرخیز برای فیلم «عصبانی نیستم!» ۴. سایمون فریم برای فیلم «رستاخیز» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی: ۱. رضا ترکمان برای فیلم «پنجاه قدم آخر» ۲. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «چ» ۳. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «رستاخیز» ۴. زندهیاد محمدجواد شریفیراد و محسن روزبهانی برای فیلم «معراجیها» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی: ۱. سودابه خسروی برای فیلم «شیار ۱۴۳» ۲. محسن دارسنج برای فیلم «همه چیز برای فروش» (برنده دیپلم افتخار) ۳. سیدرسول سیدعربی برای فیلم «انارهای نارس» ۴. محسن موسوی برای فیلم «رستاخیز» ۵. مهرداد میرکیانی برای فیلم «قصهها» ۶. مهرداد میرکیانی برای فیلم «میهمان داریم» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس: ۱. آبتین برقی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» ۲. عباس بُلوندی برای فیلم «چ» ۳. حسن روحپروری برای فیلم «انارهای نارس» ۴. شراره سروش برای فیلم «همه چیز برای فروش» ۵. مرجان شیرمحمدی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ۶. مجید میرفخرایی برای فیلم «رستاخیز» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین صدای فیلم: ۱. برای فیلم «چ» صدابردار: بهمن اردلان / صداگذار: سیدعلیرضا علویان ۲. برای فیلم «چندمتر مکعب عشق» صدابردار: مهدی صالحکرمانی/ صداگذار: امیرحسین قاسمی ۳. برای فیلم «رستاخیز» صدابردار: یداله نجفی/ صداگذاران: جرمیپرایز، دن جانسون، ریچارد کانوی ۴. برای فیلم «شیار ۱۴۳» صدابردار: کامران کیانارثی/ صداگذار: آرش قاسمی ۵. برای فیلم «عصبانی نیستم!» صدابردار: نظامالدین کیایی/ صداگذار: محمدرضا دلپاک ۶. برای فیلم «همه چیز برای فروش» صدابردار: محمد حبیبی/ صداگذار: حسین ابوالصدق نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: ۱. فرهاد اصلانی برای فیلم «قصهها» ۲. بابک حمیدیان برای فیلم «چ» ۳. بابک حمیدیان برای فیلم «رستاخیز» ۴. اکبر عبدی برای فیلم «خوابزدهها» ۵. میلاد کیمرام برای فیلم «خط ویژه» (برنده دیپلم افتخار) ۶. صبا گرگینپور برای فیلم «مردن به وقت شهریور» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن: ۱. هنگامه حمیدزاده برای فیلم «اشباح» (برنده دیپلم افتخار) ۲. ملیکا شریفینیا برای فیلم «اشباح» (برنده دیپلم افتخار) ۳. سهیلا گلستانی برای فیلم «میهمان داریم» ۴. شبنم مقدمی برای فیلم «امروز» ۵. نعیمه نظامدوست برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن: ۱. سهراب پورناظری برای فیلم «آرایش غلیظ» ۲. فرید سعادتمند برای فیلم «شیار ۱۴۳» ۳. علیرضا کهندیری برای فیلم «میهمان داریم» ۴. استفان واربک برای فیلم «رستاخیز» ۵. کارن همایونفر برای فیلم «همه چیز برای فروش» (برنده دیپلم افتخار) ۶. پیمان یزدانیان برای فیلم «طبقه حساس» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین تدوین: ۱. نیما جعفری جوزانی برای فیلم «خط ویژه» ۲. حسن حسندوست برای فیلم «برف» ۳. مهدی حسینیوند برای فیلم «چ» ۴. مصطفی خرقهپوش برای فیلم «متروپل» ۵. هایده صفییاری برای فیلم «عصبانی نیستم!» ۶. خشایار موحدیان و سودابه سعیدنیا برای فیلم «آرایش غلیظ» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری: ۱. محمد آلادپوش برای فیلم «میهمان داریم» ۲. هومن بهمنش برای فیلم «امروز» ۳. حسین جعفریان برای فیلم «رستاخیز» ۴. مرتضی غفوری برای فیلم «چند متر مکعب عشق» ۵. علیمحمد قاسمی برای فیلم «همه چیز برای فروش» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد: ۱. آرش آصفی برای فیلم «رستاخیز» ۲. حامد بهداد برای فیلم «آرایش غلیظ» ۳. پرویز پرستویی برای فیلم «امروز» ۴. رضا عطاران برای فیلم «طبقه حساس» ۵. مهدی فخیمزاده برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ۶. نوید محمدزاده برای فیلم «عصبانی نیستم!» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن: ۱. حسیبا ابراهیمی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» ۲. ساره بیات برای فیلم «فصل فراموشی فریبا» ۳. رویا تیموریان برای فیلم «شیفتگی» ۴. سمیرا حسنپور برای فیلم «تمشک» ۵. مریلا زارعی برای فیلم «شیار ۱۴۳» ۶. باران کوثری برای فیلم «عصبانی نیستم!» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه: ۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ۲. سامان سالور برای فیلم «تمشک» ۳. پیمان قاسمخانی برای فیلم «طبقه حساس» ۴. مصطفی کیایی برای فیلم «خط ویژه» ۵. حسین مهکام برای فیلم «برف» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی: ۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ۲. ابراهیم حاتمیکیا برای فیلم «چ» ۳. احمدرضا درویش برای فیلم «رستاخیز» ۴. محمدمهدی عسگرپور برای فیلم «میهمان داریم» ۵. حمید نعمتاله برای فیلم «آرایش غلیظ» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم (به تهیهکننده): ۱. آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (به تهیهکنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان) ۲. چ (به تهیهکنندگی بنیاد سینمایی فارابی) ۳. رستاخیز (به تهیهکنندگی تقی علیقلیزاده) ۴. شیار ۱۴۳ (به تهیهکنندگی ابوذر پورمحمدی و محمدحسین قاسمی) ۵. قصهها (به تهیهکنندگی رخشان بنیاعتماد»
جایزه ویژه نگاه ملی
بنیاد سینمایی فارابی برای تهیهکنندگی فیلم «چ»
جایزه نگاه مردمی
«خط ویژه»/ «شیار 143»
بخش نگاه نو
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم: ۱. تراژدی (به تهیهکنندگی محمدحسن نجم) ۲. چند متر مکعب عشق (به تهیهکنندگی نوید محمودی) ۳. حقِ سکوت (به تهیهکنندگی سیدرضا میرکریمی) ۴. خانهای کنار ابرها (به تهیهکنندگی روحاله برادری) ۵. سیزده (به تهیهکنندگی سعید سعدی)/ برنده دیپلم افتخار ۶. ملبورن (به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی) نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی: ۱. نیما جاویدی برای فیلم «ملبورن» ۲. هومن سیدی برای فیلم «سیزده» ۳. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» ۴. آزیتا موگویی برای فیلم «تراژدی» ۵. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت» ۶. برزو نیکنژاد برای فیلم «ناخواسته» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه: ۱. بهروز افخمی برای فیلم «پایان خدمت» ۲. سیدجلال دهقانی اشکذری برای فیلم «خانهای کنار ابرها» ۳. هومن سیدی برای فیلم «سیزده» ۴. رضا کریمی برای فیلم «تراژدی» ۵. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» ۶. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت»
دیپلم افتخار بازیگری: امیر جدیدی برای فیلم «پایان خدمت» و «سیزده»/ پانته آ پناهی ها برای فیلم «خانوم»
دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری: مسعود سلامی برای فیلم «ناخواسته»
بخش سینما حقیقت
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم: ۱. جایی برای زندگی (به تهیهکنندگی محسن استادعلی و نسرین عبدی) ۲. حیات در رگهای سرد (به تهیهکنندگی فتحاله امیری) ۳. خاطراتی برای تمام فصول (به تهیهکنندگی مرتضی رزاقکریمی) نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی/ «شش قرن و شش سال» ساخته مجتبی میرطهماسب (برنده جایزه ویژه) ۱. محسن استادعلی برای فیلم «جایی برای زندگی» ۲. لقمان خالدی برای فیلم «کمی بالاتر» ۳. مصطفی رزاقکریمی برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول» ۴. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین پژوهش و تحقیق ۱. مصطفی رزاقکریمی و سام کلانتری برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول» ۲. بهزاد فتحینیا برای فیلم «حیات در رگهای سرد» ۳. سیدغلامرضا نعمتپور و لاله روزگرد برای فیلم «برای گونگادین بهشت نیست» نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری ۱. وحید بتوته برای فیلم «لطفاً بوق بزنید» ۲. ماکان عاشوری برای فیلم «نیمروز مَکُران» ۳. علی لقمانی برای فیلم «باد بر باغ نظر» ۴. مهدی نورمحمدی و محمود منصوری برای فیلم «حیات در رگهای سرد» ۵. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط»
دنیای ورزش امروز و اقتصاد در آن باعث شده تا حضور در این عرصه موجب ارتباطات بسیاری شود. مجریان و گزارشگران ورزشی هم از این امر مستثنا نیستند.این بار به سراغ مشاغل دوم گزارشگران رفتیم تا ببیند میکروفن به دستان در دنیای اقتصاد چه می کنند.
مزدک میرزایی؛ مربیگری فرزندان جادوگر
مزدک میرزایی که در این سال ها زیر سایه عادل فردوسی پور حضور داشته به دنبال عملی کردن ایده های بزرگش است. گزارشگر خوش صدای برلنامه های ورزشی که در روزنامه های جام جم و سایت خبر آنلاین معمولا نویسنده گزارش لیگ قهرمانان اروپا و ترجمه مقالات ورزشی مجلات اروپایی را برعهده دارد اما مطمئنا این سورپرایز بزرگ، شغل دوم و پرماجرای او است که در «حاشیه» افشاگری می شود.
چیذر شمالی - ورزشگاه سعیدی؛ پسربچه های قد و نیم قد به دنبال توپ و چهار نفر در حال تعلیم و آموزش به آنها؛ این چیزی است که در تمام مدارس فوتبال دایر در تهران و شهرستان ها می توان مشهده کرد اما اگر کمی دقت کنید، چهره هایی آشنا در بین آنها دیده می شود. مزدک میرزایی با چیزی که جلوی دوربین نشان می دهد کاملا متفاوت است.
لباس گرمکن ورزشی و داد و بیدادهای او بر سر بازیکنان، کاراکتری است که کسی از او انتظار ندارد اما مجری و گزارشگر خوش صدا و محبوب تلویزیون بعد از چند حرکت و آیتم تمرینی نشان می دهد که چیزهایی برای عرضه دارد. خودش هم این مسئله را در گفتگو با «حاشیه» تایید می کند: «دوره مربیگری C و D را پشت سر گذاشتیم و با توجه به کلاس هایی که در کرج برگزار شد، مدرک آن را هم دریافت کرده ام. دوستانی هم در اینجا حضور دارند که به همراه من در آن کلاس ها حضور داشتند. هدف ما این است که سهمی در آموزش و ورزش داشته باشیم.»
بازیکنان قد و نیم قد که زیر نگاه مادرانشان که از پشت فنس ها به حرکات آنها نگاه می کنند، شاید هر یک از این مادران در تصورات و رویای خود را علی کریمی و دایی و مهدوی کیای آینده این فوتبال می دانند. مزدک که به توانایی شاگردانش شک ندارد، می گوید: «در بین بازیکنانی که اینجا آموزش می بینند، نفراتی حضور دارند که می توان به آینده آنها. امیدوار بود. آنها بعد از تمرین هم باقی می مانند و می خواهند انفرادی آموزش ببینند و بیشتر کار کنند. بی توجهی در حرکات آنها دیده نمی شود و همه اینها باعث می شود بتوان به آینده آنها امیدوار بود.»
اما نکته ای که به نظر می رسد مجری تلویزیون که در قامت مربی در حال آموزش است فراموش کرده، تفکیک سنی بازیکنان است: «این مسئله به دلیل کمبود زمان و مکان است اما سعی داریم در آینده آنهار ا مطابق سن جدا کنیم. فعلا که آنها در کنار هم آموزش می بینند.»
اما آیا مزدیک توانسته نقشی در پیشرفت کارآموزانش داشته باشد؟ «تصورش را نمی کردم که با این پیشرفت روبرو شوم. با توجه به اولین تجربه ام، پیشرفت مطلوبی داشتیم و این را در مقایسه با روز اول کاملا می توانم احساس کنم. معمولا یکی، دو جلسه با توجه به مشغله کاری ام نیستم.»
در گذشته بازیکنان فوتبال از زمین های خاکی به تیم های بزرگ راه پیدا می کردند؛ چیزی که قرار بود مدرسه های فوتبال به ورزش کشورمان بدهد در حال حاضر دیده نمی شود. فوتبال ما همچنان منتظر ظهور پدیده است. یکی که مثل فابرگاس یا مسی از مدرسه فوتبال به باشگاه راه پیدا کند اما این آرزو محال به نظر می رسد. نظر مزدک میرزایی چیست؟ «بهتر است بچه ها به جای بازی در کوچه و خیابان به مدرسه فوتبال بیایند چون تاثیر بیشتری دارد.
البته قبول دارم کسانی که به مدرسه فوتبال می آیند از قشر بالای جامعه هستند و همیشه هم اینطور بوده که فوتبالیست های خوب از قشر پایین بیایند. الان دیگر نمی شود زیاد در خیابان بازی کرد. مکان های ورزشی زیادشده و بهتر است در مدرسه های فوتبال و زیر نظر مربی فکر و ذهن بچه ها را آماده کرد و از هرز رفتن آنها جلوگیری کرد. خیلی از بازیکنان حال حاضر تیم ملی هم از زمین خاکی شورع کرده اند اما با توجه به اینکه آموزش های اولیه را در زمان مناسب پشت سر نگذاشته اند، مدت زیادی را از دستع می دهند و این می تواند در آینده به کسانی که در مدرسه فوتبال آموزش دیده اند، کمک بیشتری کند.»
این سوال که کسانی که مدرسه فوتبال بازی می کنند، بیشتر به فکر جیب شان هستندتا آموزش، ذهن مان را قلقلک می دهد. این مسائل را در کنار حرف و حدیث هایی که از مدارس فوتبال شنیده می شود بگذارید تا به عملی بودن مدارس فوتبال برای پیشرفت نوجوانان بیشتر شک داشته باشیم. مزدک خودش با تیزهوشی این دغدغه را فهمید و جواب داد: «احساس همه این است که مدرسه فوتبال یک دکان است اما این طرز تفکر به این مسئله برمی گردد که در جامعه ما به همه چیز به چشم بد نگاه می کنند و اینکه خیلی از باشگاه های ما به امر سازندگی توجه نمی کنند و اگر هم داشته باشند، زیاد روی آن نظارت ندارند. این حتی در تیم های استقلال و پرسپولیس و دیگر تیم های مطرح کشور هم دیده نمی شود.»
برخی چهره های صاحبنام بعد از افتتاح مدرسه فوتبال و جا انداختن نام شان سال به سال هعم به آنجا سر نمی زنند و آیا میرزایی هم اینگونه است؟ «بله، این را قبول دارم که خیلی از دوستان مدرسه فوتبال می زنند ولی توجهی به آن ندارند. به نظرم وقتی کاری را شروع می کنیم باید توجه و تعهد بیشتری داشته باشیم. اسم من روی جذب شاگردانم بی تاثیر نبوده ومن هم تمام تلاشم را برای موفقیت شاگردانم می کنم.»
و آموزش فرزندان کریمی؟ «محله ای که مدرسه فوتبال را به کمک دوستانم زدم، نزدیک به محل زندگی علی کریمی است و با توجه به حضور یکی از اقوام ایشان، تصمیم گرفت که فرزندانش را در همین مدرسه فوتبال ثبت نام کند.»
عادل فردوسی پور؛ نویسندگی، تهیه کنندگی و البته تدریس
گزارشگر محبوب این روزهای گروه ورزش به نظر می رسد جزو افراد کاملا فعال است. فردوسی پور که تهیه کنندگی برنامه پربیننده 90 را برعهده دارد در شبکه ورزش هم برنامه 120 را روی آنتن می برد. او هر چند در این برنامه به عنوان مجری حضور ندارد اما تهیه کنندگی و برنامه ریزی کامل این برنامه مهیج برعهده گزارشگر محبوب است. دانشجویان دانشگاه شریف روزهای سه شنبه می توانند مجری برنامه 90 را در کلاس های این دانشگاه برای تدریس درس زبان ببینند و سوالات و حواشی برنامه 90 شب گذشته را از او جویا شوند. فردوسی پور در حال حاضر با مجله ورلد ساکر که یکی از نشریات معتبر دنیای فوتبال به حساب می آید، همکاری می کند.
جهانگیر کوثری؛ تهیه کنندگی سینما
فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک که مدتی هم با پیراهن استقلال به میدان می رفت همچنان دوست دارد به عنوان یک چهره ورزشی شناخته شود اما خانواده کاملا سینمایی اش (رخشان بنی اعتماد و باران کوثری) باعث می شوند که سینمایی ها او را به عنوان یک تهیه کننده فعال و مطرح بشناسند و جایزه سیمرغ بلورین بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «به آهستگی» را هم دریافت کرده است. بعد از اعلام بازنشستگی از فوتبال در موسسه همشهری به عنوان سردبیر سرویس ورزشی این روزنامه استخدام شد. هر چند حضور در برنامه ورزش از نگاه دو و بازگشت به جعبه جادویی باعث شد از این شغل استعفا دهد.
جواد خیابانی؛ حماسه سرای حاضر
همه او را به خاطر گزارش تاریخی اش در راه صعود ایران به جام جهانی فرانسه در ملبورن به خاطر می آورند و خیلی ها معتقدند او این پتانسیل را دارد که از هر بازی معمولی و حتی از بازی های دسته چندم فوتبال ایران هم یک حماسه ملی بسازد. جواد خان عادت ویژه ای در فراهم کردن اسباب سوتی برای اهالی ورزش دارد.
خیابانی روزگاری در نشریات مکتوب هم فعالیت می کرد و جالب اینکه خیلی ها این نشریه را برای تبلیغات فراوان آن می خریدند. البته اگر بدانید شغل دوم گزارشگر حماسه سرای ایران چیست، زیاد متعجب نخواهید شد. خیابانی علاوه بر کار گزارشگری و تهیه کنندگی چند برنامه ورزشی و اجتماعی، یک دفتر تبلیغاتی با عنوان کانون آگهی و تبلیغات دارد. ظاهرا زمانی که خیابانی در سازمان صداوسیما حضور ندارد، می توانید او را در دفتر تبلیغاتی اش در سعادت آباد پیدا کنید.
بهرام شفیع؛ رقابت تنگاتنگ با خیابانی
بهرام خان شفیع که او را پدر معنوی برنامه ورزش از نگاه دو می دانندو با تعریف و تمجیدهای مداوم خود از اهالی ورزش دل همه را به دست آورده است و به نوعی می توان گفت همین مسئله باعث شده تا در حین برنامه زنده هفته گذشته، محمود گودرزی، وزیر ورزش به او sms بزند و بخواهد که اعلام کند کی روش و کفاشیان را برای جلسه فوری به وزارت ورزش دعوت می کند.
خیلی ها همین رفتار نه سیخ و کباب بسوز او را دلیل پایداری اش در فدراسیون هاکی می دانند. فدراسیون بی پول هاکی بعد از حضور او توانست منابع موردنظر را کسب و به مقام قهرمانی در آسیا هم برسد. دادن تریبون به مسئولان در برنامه اش سبب شد تا از دو شغله بودن او هم چشم پوشی کنند و شفیع بتواند دوباره بر مسند ریاست فدراسیون هاکی جلوس کند.
پیمان یوسفی؛ تهیه کنندگی ورزش
او تنها گزارشگر ورزشی سیماست که تمام فعالیت هایش در این سازمان خلاصه می شود. یوسفی که با حضور فردوسی پور و میرزایی، دایره فعالیتش در شبکه سوم کم شده بود، ترجیح داد در شبکه و برنامه های دیگر این سازمان پررنگ تر شود. کوچ به شبکه جام جم و اجرای برنامه های کارشناسی در این شبکه باعث شد تا شبکه سومی ها کمتر شنونده صدای او باشند.
یوسفی مدتی هم در راستای رقابت با عادل فردوسی پور، تهیه کنندگی برنامه 90 در 90 را برعهده گرفت که طرحش با شکست روبرو شد و در ادامه با همفکری برخی دوستان رسانه ای اش در برنامه ورزش از نگاه دو ظاهر شد.
رضا جاودانی؛ آقای وکیل پایه یک
رضا جاودانی برنامه همگام با ورزش و ویژه برنامه های لیگ قهرمانان که با حضور در این برنامه ها خود را به عنوان مجری برنامه های ورزشی شبکه سوم سیما مطرح کرد، شغل مهمتری هم دارد. جاودانی بعد از حضور در این برنامه هاپ، مجری گری برنامه «دایره طلایی» را عهده دار شد که نوعی کل کل اهالی کشتی با برنامه 90 بود.
جاودانی اجرای برنامه مردان آهنین را هم برعهده داشت اما تمام اینها برای مجری خوش صحبت برنامه فوتبال برتر و لیگ قهرمانان اروپا به عنوان شغل دوم محسوب می شود. او کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و وکیل پایه یک دادگستری است و جالب اینکه وکالت در حوزه ورزش را نمی پذیرد. مدتی پیش به او پیشنهاد حضور در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم شده بود که نپذیرفت.
زوایای جدیدی از ماجراي درگيري بازيكن استقلال با چند تن از پرسنل بيمارستاني در تهران منتشر شده است.
نام بازیكن بازداشت شده استقلال به دلیل كتك كاری مشخص شد زوایای جدیدی از ماجراي درگيري بازيكن استقلال با چند تن از پرسنل بيمارستاني در تهران منتشر شده است.
گفته می شود وی به دلیل فوت یكی از نزدیكانش از نحوه درمان وی شكایت و با پرسنل بیمارستان درگیر مي شود. این درگیری تا حدی بود که به ضرب و شتم کشید و بازیکن مشهور استقلال با مشت، بینی یکی از کارمندان بیمارستان را شکست.
حراست بیمارستان پس از این اتفاق بلافاصله با پلیس تماس گرفت و مرد مشهور آبی ها به کلانتری منطقه برده و تا ساعت 3 بامداد بازداشت شد.
خيلي از مردم با حضور در صفحه حنيف عمران زاده در يكي از شبكههاي اجتماعي زير عكس او ابراز نگراني كردند كه چرا در بيمارستان به زد و خورد پرداخته است.
حنيف روحش هم از اين ماجرا خبر ندارد و اين سياوش اكبرپور بوده كه در بيمارستان پارسيان تهران با چند نفر از پرسنل درگير شده است.
الکس سوسی، دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا در نامهای به مهدی محمدنبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال ایران، برای سعید مظفریزاده آرزوی موفقیت کرد.
صراط:به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، در نامه دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا به مهدی محمدنبی آمده است:
ما نامهای از فدراسیون فوتبال ایران دریافت کردیم مبنی بر اینکه سعید مظفریزاده، داور بینالمللی فوتبال ایران از دنیای داوری خداحافظی کرده است. کنفدراسیون فوتبال آسیا بر خود لازم میداند که در قدردانی از یکی از داوران بینالمللی خوشنام آسیا سهمی داشته باشد، چرا که میداند این داور از رزومه بسیار خوبی برخوردار است. کنفدراسیون فوتبال آسیا برای مظفریزاده در دیگر عرصههای زندگیاش آرزوی موفقیت میکند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنین در نامهای به مهدی محمدنبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال به خاطر آقای گلی کاوه رضایی در رقابتهای زیر22 سال آسیا به وی تبریک گفت. آلکس سوسی در این نامه نوشته است: بر خود لازم میدانم از طرف رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا و کمیته اجرایی AFC به خاطر اینکه کاوه رضایی در رقابتهای زیر22 سال 2013 آسیا در عمان به عنوان آقای گل مسابقات انتخاب شده و جایزه ویژه این رقابتها را به خود اختصاص داده است، به وی و فدراسیون فوتبال ایران تبریک بگویم.
رضایی به عنوان آقای گل اولین دوره رقابتها انتخاب شده است و جایزه وی به زودی به فدراسیون فوتبال ایران ارسال میشود. من امیدوارم که این موفقیتها برای فدراسیون فوتبال ایران، باشگاهها و شخص کاوه رضایی در رقابتهای بینالمللی ادامه داشته باشد.
سرمربی تیم فوتبال استقلال پس از شکست تیمش برابر مس کرمان و ناکامی در رسیدن به دیدار فینال جام حذفی گفت: مقصر اصلی حذف تیم من هستم که نتوانستم در میانههای نیمه دوم تصمیم لازم برای تهاجمیتر شدن تیم را بگیرم. با این حال یکی از خصوصیات جام حذفی خلق همین شگفتی هاست که در دیدار برابر مس رخ داد و استقلال حذف شد.
به گزارش خبرنگار مهر، امیر قلعه نویی پس از شکست 2 بر یک تیم فوتبال عصر امروز سه شنبه استقلال برابر مس در مرحله نیمه نهایی جام حذفی گفت: به مردم مس و این باشگاه کرمانی صعود به فینال جام حذفی را تبریک می گویم. لوکا بوناچیچ تیم خوبی را به میدان فرستاده بود و توانستند به پیروززی برسند و راهی دیدار فینال شوند.
سرمربی آبی پوشان تهران در ارزیابی اش از عملکرد بازیکنان استقلال نیز گفت: تیم ما شادابی لازم را نداشت و از نظر نیروی بدنی هم در نیمه دوم تحلیل رفته بودیم. دلیل این تحلیل رفتن هم این است که بازیکنان ما میانگین سنی بالاتری داشتند و نتوانستند در دقایق آخر شادابی لازم را داشته باشند.
وی ادامه داد: یکی از خصوصیات جام حذفی همین است که چنین نتایجی رقم می خورد. بوناچیچ ترکیب خوبی را به میدان فرستاده بود که توانستند به خوبی روزنه های نفوذی استقلال را ببندند. البته شاید دلیل اصلی این شکست من بودم چرا که باید در دقیقه 60 یک تعویض دیگر انجام می دادم و تیم را هجومی تر می کردم. با این حال به خاطر شرایط حساس جام حذفی این کار را نکردم. اگر مثل دیدار با ذوب آهن بازیکنان خط دفاعی ما جلو می رفتند و گل می زدند همه می گفتند کار خوبی کرده است. اما این بار مقصر من بودم.
وی در مورد عملکرد ادینهو گفت: او در نیمه اول خوب بود اما در نیمه دوم عملکرد زیاد خوبی نداشت و تنها همان حرکت را داشت که منجر به گل دوم مس شد. البته مدافعان باتجربه ما باید بیشتر مراقبت می کردند که این اتفاق نیفتد. ضمن اینکه بازیکنان ما در زدن ضربات آخر بد عمل کردند و نتوانستند از موقعیت ها استفاده کنند.
سرمربی تیم فوتبال استقلال خاطرنشان کرد: باید از این به بعد به لیگ برتر فکر کنیم و از نظر روحی و روانی سریع برگردیم به لیگ. ما حذف شدیم و دیگر نمی شود کاریش کرد. باید مراقب باشیم که جایگاهمان را در لیگ برتر از دست ندهیم. ما اگر در این چند بازی خسرو حیدری را در اختیار داشتیم نتایج بهتری کسب می کردیم. نبود او باعث شد ما نتوانیم پازل های تاکتیکی مان را کامل کنیم.
دختر دو ساله بکهام وقتی خانواده اش مشتاقانه او را تشویق می کردند ،نمی توانست شادی خود را از بابت اولین گل خود پنهان کند
پدر هارپر یکی از مشهورترین فوتبالیست های دنیا است و برادر بزرگش نیز اخیرا در تیم نوجوانان خودی نشان داده است و اکنون به نظر می رسد هارپر بکهام نیز پا جای مردان خانواده گذاشته و قدرت ورزشی خود را به همه افراد داخل زمین نشان داد.
به گزارش نیک صالحیدختر دو ساله بکهام وقتی خانواده اش مشتاقانه او را تشویق می کردند، نمی توانست شادی خود را از بابت اولین گل خود پنهان کند و بسیار هیجان زده شده بود!
از جمله تماشاچی های او والدینش دیوید و ویکتوریا و برادران بزرگش بروکلین 14، رومئو10 و کروز 8 ساله بودند. دیوید بکهام نیز با افتخار از تمام لحظات بازی فوتبال دخترش فیلم برداری و مادر طراحش نیز با هیجان او را تشویق می کرد.
برنامه «نود» شبکه سه برای پخش زندهی مراسم قرعهکشی مسابقات فوتبال جامجهانی از تمهیدی جدید استفاده کرد.
شبکه سه در حالی تلاش کرد برای پخش تصاویر مراسم قرعهکشی جامجهانی، از راهکاری جدید استفاده کند که صداوسیمای ایران شش ماه دیگر با پخش زندهی مسابقات فوتبال جامجهانی در برزیل روبهرو است و به نظر میرسد پخش زنده برنامههایی چون مراسم قرعهکشی جامجهانی، اردویی تدارکاتی برای تلویزیونی باشد که در رقابت رسانهیی حال حاضر باید به راهکارهایی جدید برای پوشش هر چه بهتر و کاملتر این مسابقات بیندیشد.
بر اساس این گزارش، در برنامه «نود« جمعه (15 آذر ماه) در حالی که عادل فردوسیپور، از همان ابتدا نسبت به امکان پخش مراسم ابراز نگرانی میکرد، در نهایت پوشش خانم مجری حاضر در مراسم، «نود» را از پخش و بینندگان را از تماشای سخنرانیهای ابتدایی محروم کرد.
عادل فردوسیپور پیش از آغاز مراسم اصلی قرعهکشی، به مخاطبان «نود» توضیح داد که پخش شبکه سه سیما تلاش میکند با اغماض، حداکثر مراسم قرعهکشی را پخش کند اما از پخش تصاویر فرامنشوری معذور است.
اما در ادامه بخشهای ابتدایی مراسم قرعهکشی مسابقات جامجهانی که به سخنرانی افرادی چون پله، سب بلاتر و ... اختصاص داشت، به واسطهی پوشش برخی حاضران، از برنامه «نود» پخش نشد و صرفا به شکل نقل قول از سوی یکی از مجریان برنامه برای مخاطبان بازتعریف شد.
در این بین مجری برنامه «نود» که نسبت به پخش زندهی مراسم اصلی قرعهکشی نگران بود، ابراز امیدواری کرد که حداقل تصاویر مربوط به آمدن پای گلدانها قابل پخش از تلویزیون باشد.
با این حال پوشش مجری خانم مراسم باعث شد که «نود» آغاز مراسم اصلی قرعهکشی تیمهای حاضر در جام جهانی را از دست بدهد و عادل فردوسیپور خطاب به مخاطبانش این توضیح را داد که متاسفانه این تصاویر قابل پخش نیست.
او یادآور شد که این تصاویر واقعا فراتر از چهارچوبهای معمول صداوسیماست و از مهمانانش (امیر حاجرضایی و حمیدرضا صدر) که از این وضعیت به خنده افتاده بودند، برای تایید صحبتهایش کمک خواست.
در ادامه مهدی مهدویکیا، بازیکن سابق تیم ملی و فوتبال پرسپولیس که در استودیوی «نود» حاضر شده بود خطاب به فردوسیپور گفت: رسم این است که در چنین مراسمی یک خانم و آقای مشهور حاضر میشوند و کاریاش هم نمیشود کرد؛ همه دنیا تصاویر را نشان میدهند و الان وضعیت همینطور است.
برنامه «90» در ادامه و در حالی که دقایق ابتدایی مراسم قرعهکشی در حال انجام بود، به پخش گزارشی تولیدی دیگر بسنده کرد، اما این گزارش ناگهان قطع شد و پخش شبکه سه به استودیوی «90» بازگشت و عادل فردوسیپور به مخاطبانش این نوید را داد که با بهرهگیری از تمهیدی جدید میتوانند بخشهایی از این مراسم را شاهد باشند.
فردوسیپور همچنین توضیح داد که لباس مجری خانم حاضر در این مراسم خیلی باز است و ما مجبور هستیم به پخش نماهای لانگ بسنده کنیم.
بر این اساس، برنامه «90» در ادامه بخش عمدهی مراسم را از مونیتور بزرگی که در استودیوی «90» تعبیه شده بود، پخش کرد و برای لحظاتی هم نماهایی از این مراسم را به طور عادی روی آنتن برد.
در برنامه «نود» جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی برای لحظاتی در مقام مترجم اسپانیایی به ترجمه یکی از مصاحبهها کمک کرد که تبحر او به زبان اسپانیولی فردوسیپور را به بیان این جمله واداشت که «چلنگری ترجمه کردی».
انتخاب تیم ملی فوتبال بوسنی هرزگوین در گروه ایران، عادل فردوسیپور را بیش از سایر حاضران در استودیو خوشحال کرد. او توضیح داد که آیتمی مربوط به تیم بوسنی داشته که الان برای پخش از «نود» تناسب دارد.
در «نود» شامگاه گذشته بیش از شش میلیون و 400 هزار پیامک از سوی مخاطبان دریافت شد که رکوردی جدید را ثبت کرد.
کریس رونالدو، ستاره رئال مادرید، اعلام کرد که کنار آمدن با شایعاتی که در مورد توپ طلای 2013 به گوش می رسید، برای دشوار بود.
کریس رونالدو، ستاره رئال مادرید، اعلام کرد که کنار آمدن با شایعاتی که در مورد توپ طلای 2013 به گوش می رسید، برای دشوار بود.
این ستاره پرتغالی در نهایت در رقابت با لیونل مسی و فرانک ریبری، توانست برای دومین بار برنده توپ طلا شود.
این در حالی است که از هفته ها پیش از مراسم توپ طلا در زوریخ، بحث های زیادی در مورد اینکه چه کسی بیشترین شایستگی را برای بردن توپ طلا دارد، مطرح شد و چهره های سرشناس دنیای فوتبال در این باره نظر دادند. تصمیم فیفا برای تمدید زمان رای گیری نیز باعث بیشتر شدن جنجال ها شد.
رونالدو تایید کرد که در این دوره فشار زیادی را احساس می کرده است.
او به فرانس فوتبال گفت:" من نه تنها در دیدار مقابل اسپانیول که یک شب قبل از مراسم توپ طلا بود، عصبی بودم، بلکه برای هفته ها چنین احساسی داشتم.
فشار و تنش زیادی روی من بود همه در مورد توپ طلا صحبت می کردند. ابتدا می گفتند من برنده می شوم، بعد گفتند برنده نمی شوم و فرانک ریبری توپ طلا را به دست می آورد. همه در این مورد حرف می زدند و شما باید فقط گوش کنید اما نمی توانید کمکی به خودتان بکنید. تنها تحت تاثیر این فضا هستید.
حتی مادرم از من پرسید که آیا برنده می شوم یا نه! بی تردید اکنون بسیار آرامتر هستم زیرا همه چیز تمام شده است.
لحظه اعلام برنده، لحظه بسیار احساسی ای بود؛ به ویژه اینکه وقتی پسرم با خوشحالی من را در آغوش گرفت. این باعث شد تا نتوانم احساسم را کنترل کنم و شروع به گریه کردم. وقتی گریه خانواده ام را دیدم، گریه من بیشتر شد.
این اشک ها صادقانه بود. من انتظار آن را نداشتم و در آن لحظه خیلی خوشحال بودم. برای آنهایی که من را نمی شناسند، شاید دیدن گریه من، بسیار تعجب برانگیز بوده باشد. من همیشه در زمین جدی به نظر می رسم اما آدمی طبیعی هستم.
من در باید موفقیت هایم، چه با رئال و چه با تیم ملی پرتغال، نمی خوابم. هرچند هر بازیکنی رویای رسیدن به توپ طلا را دارد اما برای من پایان همه چیز نیست.
ریبری سالی استثنایی را پشت سر گذاشت، مسی هم می توانست برنده توپ طلا باشد. در نهایت توپ طلا به من رسید. من سال فوق العاده ای داشتم، با گل های فراوان."
رونالدو تاکید کرد تا پیش از اعلام برنده نهایی، نمی دانست توپ طلای 2013 به او خواهد رسید و شایعات در مورد اطلاع اش از این موضوع را به شدت رد کرد.
" تا زمانی که پله نامم را اعلام کرد، نمی دانستم برنده می شوم. خیلی ها می گویند من به مراسم رقتم، چون می دانستم برنده می شوم اما من در همه سال هایی که جزو سه نفر بودم، در مراسم شرکت کردم.
بعضی ها می گویند من خانواده ام را به مراسم بردن زیرا می دانستم برنده می شوم اما آنها سه بار دیگر هم با من آمده بودند. پسرم برای اولین بار به این سفر می آمد و دلیلش این بود که قبلا خیلی کوچک بود نمی توانست چنین سفری را تحمل کند.
این حرف ها من را عصبانی می کرد؛ اینکه می گفتند ما می دانستیم توپ طلا به من می رسد. اما این طور نبود. اگر می دانستم، از قبل سخنرانی ام را آماده می کردم."
ستاره پرتغالی سال گذشته گفته بود به این خاطر توسط هواداران حریف هو می شود که "پولدار و خوش تیپ است"؛ اظهار نظری که انتقادهای زیادی را از او به همراه داشت
کریس رونالدو، ستاره رئال مادرید، تایید کرد که تحمل باخت را ندارد و معمولا بعد از شکست خوردن، مرتکب اشتباه می شود.
ستاره پرتغالی سال گذشته گفته بود به این خاطر توسط هواداران حریف هو می شود که "پولدار و خوش تیپ است"؛ اظهار نظری که انتقادهای زیادی را از او به همراه داشت.
اما او که به مناسبت بردن دومین توپ طلایش، با نشریه فرانس فوتبال گفتگو می کرد، گفت او مثل بقیه انسان است و ممکن است اشتباه کند.
او گفت:" من روزی گفتم که بعضی ها به این خاطر به من حسادت می کنند که جوان، خوش تیپ و پولدار هستم. این حرف اشتباه بود.
این بعد از یک مسابقه بود که من خیلی عصبانی بودم زیرا نتوانسته بودم گل بزنم. من بسیار مبارزه جو هستم و از شکست بدم می آید. تردیدی نیست که بعد از دیدارهایی که شکست می خوریم، نظراتم را به نحو بدی ابراز می کنم.
من همیشه می خواهم بهترین باشم؛ چه در باشگاهم و چه در تیم ملی. به همین دلیل است که گاهی سوتفاهم هایی به وجود می آید. با افزایش سن، شما به اشتباهات تان پی می برید.
من کامل نیستم. من انسان هستم و مثل بقیه از گوشت و استخوان به وجود آمده ام. من هم می خندم، گریه می کنم و مشکلات زیادی دارم اما بقیه همیشه این را درک نمی کنند.
من همیشه می خواهم پیشرفت کنم و روی خودم فشار می آورم. در منچستریونایتد هم همین طور بودم و اکنون در رئال هم همین شرایط برقرار است."
رونالدو همچنین در مورد مشکلاتی که در زندگی شخصی با آنها روبرو است و توهین هایی که از سوی هواداران سایر تیم ها به او می شود، صحبت کرد و گفت:" من از دشمنی ها مطلع هستم؛ به وقتی در دیدارهای خارج از خانه به میدان می رویم. استقبال هواداران حریف از من جالب نیست. آنها به من توهین می کنند و چیزهایی می گویند که من دوست ندارم اما باید با آنها کنار بیایم اما هنوز به آنها عادت نکرده ام.
اخیر کمی بهتر شده ام. قبلا با مادرم صحبت می کنم و اکنون تنها با خودم حرف می زنم. مثلا آنها فریاد می زنند باید به رونالدو توپ پلاستیکی داد!
تحمل این چیزها برای من آسان نیست. وقتی دوران حرفه ای ام به پایان رسید، امیدوارم همه چیز آرامتر شود و بتواند از زندگی ام لذت ببرم.
من رفتن به جایی را برای خودم ممنوع نکرده ام اما تصور کنید وقتی با پسر و نامزدم برای خرید می رویم، باید هر 5 متر بایستیم و عکس یا امضا بدهیم.
من سعی می کنم از اماکن عمومی پرهیز کنم و به جاهای خلوت تری بروم؛ مانند رستوران هایی با میزهای اختصاصی. اصلا به هتل های بزرگ نمی روم. به جاهای خلوت تری می روم.
تلاش می کنم بعدها از زندگی ام بیشتر لذت ببرم؛ وقتی یک کریستیانوی دیگر جای من را گرفت."
مردم بدانند که من در 20 آذر ماه برکنار شدم اما مجبور شدم که ادامه دهم. این اتفاق هم از بدشانسی من بود. مردم بدانند که من به خاطر اعتصاب بازیکنان قبل از دربی خانه ام را 2 میلیارد فروختم تا پول بازیکنان را بدهم.:آن دولت تمام تلاش خود را کرد که من را عزل کند،این دولت هم که سه وزیرش رای نیاورد و وزیر چهارمش هم حتی نمی خواست ریخت من را ببیند!
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس فاش کرد قبل از دربی 78 به خاطر اعتصاب بازیکنانش خانه اش را فروخته تا پول بازیکنان را بدهد.
محمد رویانیان که بعد از استعفایش از مدیر عاملی باشگاه پرسپولیس سکوت کرده بود در خصوص رفتنش از این باشگاه اظهار داشت:گناه من 2 سال مدیریت پرسپولیس بود.البته خوشبختانه مردم میزان رضایت خود را اعلام کردند اما سالی که به پرسپولیس آمدم مدیریت قبلی را زیر سوال نبردم.
وی افزود: هنگامی که به پرسپولیس آمدم 9 نفر همزمان استعفا دادند ولی من کم نیاوردم. هیچ مدیر عاملی در این بیست و دو سال گزارش مالی ارائه نکرد ولی من این کار را در رسانه ملی انجام دادم.
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس در پاسخ به این سوال که منابع درآمدی وی برای تامین هزینه های باشگاه پرسپولیس چه بود گفت:متاسفانه فوتبال ما یا با نتیجه شناخته می شود یا با پول. اما بدانید باشگاه هایی که می خواهند صدرنشین باشند بین 20 تا 25 میلیارد تومان هزینه دارند. عده ای می گویند الان چرا این همه هزینه می شود اما چرا نمی گویند قیمت دلار بالا رفته است؟
رویانیان افزود: بازیکنان امروزه پولکی شده اند ولی آیا کسی گفته که ما آکادمی باشگاه پرسپولیس، دانشگاه پرسپولیس، و قرارداد با شرکت ترافیک برزیل را با رقمهای خیلی خوب راه اندازی کردیم؟ چرا به مسئله کذب پورشه و بنز بها می دهید؟
وی ادامه داد:سال اولی که آمدم نوشتند که ما بنز و پورشه دادیم ولی هنوز هم می گویم این کار را نکردم.این ماشین هایی را هم که می بینید در این چند روز سر و صدا کرده بین 100 تا 150 میلیون تومان قیمت دارد. مردم بدانند که من در 20 آذر ماه برکنار شدم اما مجبور شدم که ادامه دهم. این اتفاق هم از بدشانسی من بود. مردم بدانند که من به خاطر اعتصاب بازیکنان قبل از دربی خانه ام را 2 میلیارد فروختم تا پول بازیکنان را بدهم. همه دستگاه های نظارتی هم بیایند و زندگی من را بررسی کنند. در حالی که من یک حقوق بگیر هستم این کار را برای پرسپولیس انجام دادم.
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس در پاسخ به این انتقاد که خیلی مصاحبه می کرد گفت: در این چند روز که من نیستم همه از تدارکات بگیر تا خیلی ها صحبت کردند. این هم نوعی مدیریت بود که حوزه خودم را کنترل می کردم و خودم حرف می زدم تا همه چیز رسمی باشد. حالا هم وجدانم راضی است و به زودی گزارش خوبی از کارهای ماندگارم را به رسانه ها می دهم.
وی در خصوص اینکه شایعه شده بود به علی کریمی سوزوکی داده بود گفت: اولا که کریمی الان دیگر بازیکن پرسپولیس نیست و در تراکتورسازی بازی می کند، ولی ما باشگاه داریم که ظرف و ظروف به بازیکن می دهد، میل گرد و آهن می دهد،خانه در شمال و جنوب کشور می دهد ولی آنوقت به من که این امکان را دارم که ماشین وارد کنم و آن را تبدیل به پول کنم انتقاد می شود.کجای این کار غلط است؟همین ماشین هایی را هم که مشکل دارد را بدون مشکل به بازیکنان تحویل می دهم در حالی که الان دیگر نباید این کار را انجام بدهم.
رویانیان در ادامه صحبت های خود گفت:آن دولت تمام تلاش خود را کرد که من را عزل کند،این دولت هم که سه وزیرش رای نیاورد و وزیر چهارمش هم حتی نمی خواست ریخت من را ببیند! من از شما می پرسم کدام کار اقتصادی اینچنین به سرعت جواب می دهد؟من با صدا و سیما 15 ماه مذاکره کردم و حتی بر سر پروژه 250 میلیاردی توسعه شبکه هواداری سراسری کشور کلی زحمت کشیدم. شبی که به گسترش فولاد باختیم من با آژانس به صدا و سیما رفتم و جلسه نهایی را برگزار کردم. یکی از مسئولان صدا و سیما گفت شما که از پرسپولیس رفتی این پروژه را دنبال می کنی که گفتم هم من و هم علی پروین و هیئت مدیره این کار را پیگیری خواهیم کرد. این هم یکی از کارهای ماندگار من در پرسپولیس بود در حالی که باید از اسفند 91 استارت می خورد.
رویانیان در پایان صحبت های خود گفت:من زمانی که برای پرداخت پول خلعتبری به عجمان رفتم به همراه یکی از نمایندگان نظام راهی دبی شدم و قراردادی بستم که سالانه 2 میلیون دلار به پرسپولیس می رسید اما به یکباره برنامه از داخل کشور همه چیز را خراب کردند.من 40 روز در پرسپولیس کار کردم در حالی که برکنار شده بودم و به همین خاطر صراحتا گفتم که کسی جرات برکناری من را ندارد چون جرات نداشتند بگویند من عزل شدم.آخر هم خودم رفتم چون همه چیز را به رویم بستند. حالا هم دیگر به فوتبال بر نمی گردم، دو سال و نیم هم کار کردم ولی حالا دیگر ولم کنید.
بسیاری از سیاستمداران ایرانی ، در سابقه خود ورزشکار بودن را تجربه کردهاند.
بسیاری از سیاستمداران ایرانی، در سابقه خود ورزشکار بودن را تجربه کردهاند.
نامه نیوز نوشت: چند روزی است عکسی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن حسن روحانی را در حال کوهنوردی نشان میدهد. بنا بر گفته نزدیکان رئیسجمهور، کوهنوردی یکی از ورزشهای مورد علاقه حسن روحانی است و رئیسجمهور ایران معمولا هفتهای یک یا دوبار برای حفظ سلامتی خود به کوههای اطراف تهران میرود.
ورزش کردن سیاستمداران مشهور ایرانی
تصاویر منتشرشده از کوهنوردی حسن روحانی، نشان میداد که مردم از دیدن او در لباسی به غیر از لباس روحانیت و آن هم در قامت یک کوهنورد، تعجب کردهاند و بسیاری از آنان سعی میکنند که در جریان این دیدار ناگهانی چند متری را با رئیسجمهور همراه شوند.
حسن روحانی تنها شخصیت سیاسی ایران نیست که کوه را برای ورزش کردن انتخاب میکنند و به جز او بسیاری دیگر از افراد هستند که راهی کوههای اطراف تهران میشوند.
ورزش کردن سیاستمداران مشهور ایرانی
مقام معظم رهبری از جمله افرادی هستند که کوه را برای ورزش کردن انتخاب میکنند و بسیاری از کسانی که صبحهای جمعه راهی کوه میشوند ایشان را زیارت میکنند.
غلام شاهپسندی، یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطرات خود به کوهپیمایی رهبر معظم انقلاب اشاره میکند و میگوید: «بعد از نماز صبح، ایشان هفتهای سه روز را کوهنوردی میکنند و حداقل بین 45 تا 60 دقیقه به سمت بالا حرکت میکنند. این مسیر را حدود نیمساعت تا 45 دقیقه برمیگردند. بعضی از مواقع کوههایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را میآیند بیرون و در طول مسیر، عبادتشان را انجام میدهند. پای کوه که میرسیم، نماز را آنجا میخوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا میرویم، هنوز آفتاب نزده است.»
دیگر سیاستمداری که کوهپیمایی را به ورزشهای دیگر ترجیح میدهد، دکتر علیاکبر ولایتی وزیر سابق خارجه ایران است. او که سالها عرصه دیپلماسی کشور را تجربه کرده است و در عین حال در شغل اصلی خود، پزشکی نیز مشغول به کار است، ترجیح میدهد چند صباحی از فضای سیاست خارجی و درمان بهدور باشد و راهی کوه شود تا فضای جدیدی را تجربه کند.
محمود احمدینژاد دیگر سیاستمدار ایرانی است که هیچگاه علاقه خود را به ورزش پنهان نکرده است. او که در عرصه سیاست نیز تفاوتهای فراوانی با همکاران خود داشته است، در عرصه ورزش نیز مسیر جدایی را برای خود انتخاب کرده است. او اهل کوهنوردی نیست و بیشتر ترجیح میدهد به ورزش مورد علاقه خود یعنی فوتبال بپردازد.
رئیسجمهور پیشین ایران، هرگاه وقتی پیدا کند سعی میکند پایی به توپ برساند و هنر خود را در این ورزش به رخ دیگران بکشاند. بسیاری از کسانی که با او همبازی شدهاند، اعتقاد دارند که استعداد او در این ورزش کم نیست و احمدینژاد، فوتبال را بد بازی نمیکند.
شهردار تهران، دیگر ورزشکار عرصه سیاست ایران است. محمدباقر قالیباف گویا از کارکشتههای ورزشهای رزمی است و با وجود آنکه اطلاعات دقیقی وجود ندارد که شهردار تهران به کدامیک از ورزشهای رزمی علاقه بیشتری دارد اما قالیباف زمانی در تلویزیون به این نکته اشاره کرد که پای وی در هنگام مبارزه در دوجانگ رزمی شکسته است.
نکته جالب توجه در مورد قالیباف این است که این علاقه او، به شدت شخصی مانده است و فرمانده سابق نیروی انتظامی علاقه چندانی به بیان این موضوع ندارد و حتی به سختی میشود عکس از او با لباس ورزشی پیدا کرد. تنها عکسی که قالیباف را در لباس ورزشی نشان میدهد مربوط به بازدید او از جنوب لبنان است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز همچون قالیباف در زمینه ورزش، چراغخاموش حرکت میکند. اطلاعات زیادی در مورد نحوه ورزش کردن و علاقه او وجود ندارد و تنها چندی پیش، عکسهایی از زمان ریاست جمهوری وی و در حال کوهنوردی کردن منتشر شد که نشان میداد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به کوهنوردی علاقه دارد. اما شاید جالب باشد که بدانید آیتالله هاشمی صحبت جالبی پیرامون ورزش رزمی نیو فول کنتاکت کاراته! دارد.
وی در بیستم اردیبهشتماه سال 88 در دیدار با رئیس سازمان جهانی سبک نیو فول کنتاکت کاراته و مربیان تیمهای خارجی و داخلی این رشته ورزشی و در بخشی از صحبتهای خود میگوید: اتکای ورزش نیو فول کنتاکت بر روحیه قوی و اعتماد به نفس و دانش و فیزیولوژی خاص باعث تقویت بالای جسمی و روحی ورزشکاران این رشته است.
برخی اخبار این طور میگویند که آیتالله هاشمی در اواسط دهه 70 نیز از فدراسیون کاراته حکم افتخاری کمربند سیاه کاراته را دریافت کرده است.
قد بلند این امکان را به غلامعلی حداد عادل میداده است که در دوران جوانی دستی به توپ برساند و همراه با دوستان خود به بازی والیبال بپردازد. میشود تصور کرد که رئیس سابق مجلس با توجه با قد بلندش یک والیبالیست خوب بوده باشد. کمتر سیاستمدارانی هستند که والیبال را به عنوان ورزش مورد علاقه خود انتخاب کنند.
علی مطهری، دیگر سیاستمدار ایرانی است که رابطه بسیار خوبی با جمع ورزشیان ایران دارد. او همچون محمود احمدینژاد علاقه فراوانی به فوتبال بازی کردن دارد و از هر فرصتی برای حضور در زمین فوتبال استفاده میکند. علی مطهری از معدود سیاستمداران ایرانی است که با شورت ورزشی عکس دارد.
بسیاری متعقدند که علی مطهری همچون سیاست، در فوتبال نیز دارای استعداد فراوانی است.
در میان تمام سیاستمداران ایرانی اما علیاکبر ناطق نوری، جایگاه ویژهای در میان ورزشیان دارد. وی که برادرش ریاست فدراسیون بوکس را بر عهده داشته است، علاقه فراوانی به ورزش زورخانهای دارد؛ ورزشی که در سطح جهان به نام ایران شناخته میشود. عکسهای ورزشی ناطق نوری در زورخانه از پربازدیدترین عکسهای رسانههای مجازی ایران است.
این عکسها نشان میدهد که سیاستمداران ایرانی در کنار تمام مشغلههای سیاسی و اجتماعی خود علاقه زیادی به ورزش دارند؛ علاقهای که بسیاری از آنان دوست ندارند رسانهای شود.
کوهنوردی یکی از ورزشهای مورد علاقه حسن روحانی است و رئیس جمهور ایران معمولا هفتهای یک یا دوبار برای حفظ سلامتی خود به کوههای اطراف تهران میرود.
روحانی که پیشتر و در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی همواره فعالیت ورزشی را در نظر داشت، با وجود اینکه دولت یازدهم روزهای پر مشغلهای از شروع فعالیتش را پشت سر گذاشته و رسیدگی به امور مختلف در دستور کار دولت قرار دارد، با این حال، ورزش را ترک نکرده است.
آنچه كوهپیمایی را براى رئيس جمهور، دلپسندتر مىكند، دختران و پسران، زنان و مردانی هستند كه با او همصحبت مىشوند و اميدها و آرزوهاى خود را با او در ميان مىگذراند.
پیش از این تاتو کردن و خالکوبی به عنوان پدیده ای زشت شناخته می شد و به نوعی یک نوع تابو به حساب می آمد که بازیکنان فوتبال هم از آن پیروی می کردند.
پیش از این تاتو کردن وخالکوبیبه عنوان پدیده ای زشت شناخته می شد و به نوعی یک نوع تابو به حساب می آمد که بازیکنان فوتبال هم از آن پیروی می کردند. اما در فوتبال کنونی به نظر می رسد جدای از رقابت درون زمین و مسابقه، رقابتی هم بین فوتبالیست ها برای افزایش میزانخالکوبیهای خود و حک کردن اشکال عجیب و غریب بر بدنشان وجود دارد. البته امید ما این است که فوتبالیست های ما به جای توجه و سرمشق قراردادن این حرکات زشت و ناشایست از فوتبالیست های بزرگ و صاحب نام، به رساندن مهارت های تکنیکی خود به سطح این بازیکنان بزرگ توجه کنند و توان تاکتیکی آنها را مد نظر قرار دهند.
در ادامه می توانید تصاویری از خالکوبی های عجیب بازیکنان معروف جهان فوتبال را مشاهده نمایید:
پرونده هفته بیست و یکم مسابقات لیگ برتر فوتبال با 13 گل بسته شد که طی آن دیدار پرسپولیس و نفت تهران با تساوی بدون گل خاتمه یافت.
سایت باشگاه پرسپولیس: دیدارهای هفته بیست و یکم مسابقات لیگ حرفهای فوتبال (جام خلیج فارس) با انجام هشت دیدار طی روزهای جمعه و شنبه برگزار شد و نتایج زیر بدست آمد:
سایت باشگاه استقلال، بازیکن برزیلی مدنظر باشگاه استقلال وارد ایران شد وی پس از حضور در تهران دیداری هم با امیر قلعهنویی داشت.آنتونیو دمورا کاروالیا، ملقب به تونی در پست هافبک نفوذی فوتبال بازی میکند. او متولد 1986 است و در تیم های بوتافوگو، سه آرا، کاشیاس، پونتهپورتا سابقه بازی دارد. آخرین تیمی که تونی در آن به میدان رفته، تیم abc در سری Bبرزیل است.
هاشم ساعدی درباره وضعیت این بازیکن اظهار کرد: بازیکن برزیلی به تهران آمده است و از او تست گرفته خواهد شد. در صورت تایید سرمربی استقلال و نیاز ایشان به تخصص این بازیکن در پست مربوطه اقدامات لازم طبق ضوابط برای عقد قرارداد با بازیکن برزیلی انجام میگیرد تا در نهایت وی به عضویت استقلال دربیاید.
امیری، معاون ورزشی استقلال نیز گفت: در صورتی که تونی به عضویت استقلال در بیاید طبق صلاحدید کادرفنی استقلال میتواند مقابل استقلال خوزستان برای تیم به میدان برود.
مهدی تاج رئیس سازمان لیگ برتر فوتبال ایران اعلام کرد که دیدار برگشت دو تیم پرسپولیس و استقلال در چارچوب هفته بیست و سوم لیگ برتر روز 27 دی 92 برگزار میشود.